آریا بانو

آخرين مطالب

حیله‌های همسر صیغه‌ای برای در مشت گرفتن دنیای شوهرش خانواده

حیله‌های همسر صیغه‌ای برای در مشت گرفتن دنیای شوهرش
  بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / حالا که با زیرکی وارد زندگی «آراد» شدم و با گرفتن مهریه سنگین اموالش را توقیف کردم و به ثروت هنگفتی دست یافتم ولی باز هم احساس می کنم هیچ چیزی در زندگی ندارم چرا که نفرت و بی اعتمادی جای عشق و علاقه را گرفته است و من در حالی احساس پوچی می کنم.
این ها بخشی از اظهارات زن 25 ساله ای است که به دلیل شکایت از همسرش به اتهام سوء ظن و ضرب و جرح وارد کلانتری شده بود. این زن جوان که مدعی بود از نظر مالی کم و کسری در زندگی اش ندارد ولی خوشبخت نیست درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد گفت: در یک خانواده هفت نفره به دنیا آمدم. پدرم کارگر ساده ساختمانی بود و با دستان پینه بسته اش هر روز سر گذر می رفت تا شکم من و چهار خواهر دیگرم را سیر کند.
مادرم نیز که یک زن ساده روستایی بود به امور خانه داری اشتغال داشت و نمی توانست در بیرون از منزل کار کند. پدرم اگرچه وقتی از سرکار می آمد مقداری موادمخدر سنتی مصرف می کرد اما هیچ گاه ما را مورد آزار و اذیت قرار نمی داد و همه فرزندانش را دوست داشت ولی در این میان از این که پسری نداشت همواره افسوس می خورد به همین دلیل همیشه احساس می کردم از محبت پدر محروم هستم. خلاصه من در حالی رشد می کردم که دوست داشتم با انجام کارهای پسرانه محبت پدر و مادرم را جلب کنم به طوری که رشته برق را در دبیرستان انتخاب کردم و حتی از پوشیدن لباس های زنانه متنفر بودم و بیشتر با پسرهای فامیل رابطه داشتم. خلاصه وقتی در 17 سالگی تحصیل در دبیرستان را به پایان رساندم سعی کردم وارد بازار کار شوم.
در همین روزها بود که با مالک یک شرکت مهندسی آشنا شدم. اگرچه همه کارکنان پروژه های ساختمانی آقای مهندس ،مرد بودند ولی من به عنوان منشی در دفتر او مشغول به کار شدم. مدیر شرکت که 12 سال از من بزرگ تر بود رفتاری بسیار مودبانه داشت و لباس های بسیار زیبا و شیکی می پوشید! او در انجام کارهای روزانه اش نیز بسیار مرتب و منظم بود به گونه ای که تحت تاثیر رفتارش قرار گرفتم و ناخواسته عاشقش شدم تازه احساس کردم شخصیت زنانه من خود را نشان داده است چرا که عاشق «آراد» شده بودم و سعی داشتم بیشتر به او نزدیک شوم. اگرچه او همسر و یک فرزند داشت و به نظر می رسید زندگی شیرین توأم با خوشبختی دارد ولی من هم نمی توانستم از آن جوان خوش تیپ و شیک پوش چشم پوشی کنم. خلاصه آن قدر به آن جوان 29 ساله نزدیک شدم که دیگر کاملا به من اعتماد کرده بود و بسیاری از امور شرکت را به من سپرد. روابط ما هر روز بیشتر به هم نزدیک می شد تا جایی که «آراد» نیز متوجه احساس من شد و این گونه روابط پنهانی ما شکل گرفت. حدود دو سال از این رابطه مخفیانه می گذشت و من اصرار می کردم تا ازدواج مان را محضری کنم اما او از همسرش شرم داشت و نمی خواست زن دیگری وارد زندگی اش شود. برای همین از من خواست چند سال دیگر صبر کنم ولی من از این رابطه پنهانی خسته شده بودم و باید جای پایم را سفت می کردم. این بود که آرام آرام مبالغ اندکی را از حساب های بزرگ «آراد» برای خودم سرمایه گذاری می کردم و او متوجه کارهایم نمی شد چرا که فکر می کرد من امور مربوط به حساب های خارج از کشور او را بررسی می کنم.
در این مدت با اصرار من فرزندی هم به دنیا آوردم. دیگر باید همه چیز را علنی می کردم چرا که هشت سال از این ارتباط مخفیانه می گذشت و من به اندازه کافی ثروت اندوخته بودم. «آراد» وقتی به نیت من پی برد خیلی ناراحت شد اما من تصمیم خودم را گرفته بودم چرا که خانواده ام می گفتند وقتی دوران هوا و هوس به پایان برسد او تو را از زندگی اش بیرون می اندازد. به همین دلیل تلاش کردم تا همسر «آراد» را از وجود هوویش باخبر کنم. وقتی این ماجرا لو رفت «آراد» هم تصمیم به طلاق من گرفت ولی من با مهریه سنگینی که داشتم همه اموالش را توقیف کردم و او ناچار شد به زندگی با من ادامه بدهد. با گذشت یک سال از این ماجرا همه مهریه ام را گرفته ام اما احساس می کنم هیچ چیزی در زندگی ندارم چرا که نفرت جای عشق را گرفته است.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/307466/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان

هر آنچه قرار است از دربی مرسی ساید بدانید

گواردیولا: علاقه‌ام به دی‌زربی هر فصل بیشتر می‌شود

گلایه کاپیتان تیم ملی از میزبانی جام ملت‌ها

آنچلوتی ستاره‌اش را لای پر قو گذاشت!

سالار آقاپور: جام جهانی آماده باش؛ ما اومدیم

شمس‌‍آذر هم جریمه مالی شد و هم معنوی

تاج صعود به جام جهانی را تماشا کرد

استقلالی‌ها با خاص‌ترین فوتبالیست ایران همبازی شدند

رانگنیک: باید ببینم بایرن را می‌خواهم یا نه!

باید یک سیلی پای گوش لیائو خواباند!

بازهم سلمان برای کارهای سخت انتخاب شد!

لیلا زارع: نباید در زمینه فیلمسازی فقط به جشنواره‌های دولتی اکتفا کرد

پرفروش‌ترین داروهای ایران در 1402 معرفی شدند/ اینفوگرافیک

یک ادعای عجیب از سوءتغذیه نیمی از ایرانی ها

رونمایی از ترانه تیتراژ «هیس، هیچی نیس!» با پخش از شبکه امید

قیمت کتاب‌های سال تحصیلی 1403 - 1404 اعلام شد

آتش‌سوزی در یک مدرسه دخترانه

رانش جاده عباس‌آباد به کلاردشت

ادامه کمک‌رسانی‌ها به مناطق سیل‌زده سیستان و بلوچستان

زورگیران دهه هشتادی دستگیر شدند

دوربین مخفی دیدنی در مورد مد و لباس

نمایش نهنگ غول پیکر مقابل چشم گردشگران

استوری وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام

هر روز به این سه بزرگواران سلام بدید

«اسلام آمریکایی» چیست؟

این بستنی خوشمزه را در 4 دقیقه درست کن

چه کسانی در معرض خطر ابتلا به IBS هستند؟

روش هایی برای اتو کردن صحیح لباس

از چند سالگی پیر محسوب می‌شویم؟

عکس تلسکوپ فضایی هابل از یک دمبل فضایی!

احیای نظریه مکانیک کوانتومی؛ واضح‌ترین تصویری که تاکنون از اتم‌‌های منفرد ثبت شده است

دلیل انصراف نامزد‌های جایزه قلم آمریکا چه بود؟

طاهری: ایران بازی به بازی بهتر شد

سردار آزمون با هت‌تریک اعلام جنگ کرد

سنگ‌سفیدی: صعود به جام جهانی اولین هدف ما بود

داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی

عاقبت به خیری سرخابی‌ها با واگذاری به نهادهای اقتصادی

محل میزبانی استقلال‌ملاثانی از سپاهان مشخص شد

پاسخ بارسلونا به پی اس جی در مورد یامال

چرا یزدانی به اردوی تیم ملی نیامد؟

کاپیتان بهترین بازیکن ایران و قرقیزستان

شمسایی: حذف ژاپن شگفتی نبود!

لقب جدید AFC به فوتسال ایران

بیاین راجع‌ به محاسن کوله بری صحبت کنیم

همدم تازه منوچهر هادی پس از یکتا ناصر!

سختی‌های فیلم‌سازی از زبان سیدجواد هاشمی

نشست هم‌اندیشی تشکل‌های ایثارگری با دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد

پیام تسلیت رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی شهادت جانباز گرانقدر «سلمان کلیوند عباسی»

محیا دهقانی بازیگر نقش ماه منیر مستوران با چهره ای متفاوت / کلاه و پالتوی بهاری خانم بازیگر