بزرگنمايي:

آریا بانو - آخرین خبر / پایتخت6 چه داستانی را دنبال میکند؟ آیا اساسا سری ششم دارای روایت و داستان است؟
♦️شخصیتهای گرم، ساده وصمیمی سالهای قبل پایتخت کجا رفتند؟
♦️ورود این شخصیت همیشه ملتهب بهتاش به پایتخت، چه توجیهی دارد؟
♦️چه اصراریست که تمامی شخصیتهای پایتخت حتی همان بهروز تازه از راه رسیده و ساراونیکای کم اثر کثیف ارائه شوند؟
♦️اگر پایتخت6 همچون سالهای پیش جذاب نیست، پس چرا آن را تماشا میکنیم؟
♦️و...
📌تامل درباره این پرسشها و بررسی علل محبوبیت مجموعه ادوار سریال پایتخت، احتمالا این پاسخ را پیش روی ما می نهد که پایتخت6 باوجود موقعیتهای #طنز اما سقوط و به تباهی کشاندن شخصیتهای دوست داشتنی مجموعه را در دستور کار خود قرار داده است.
📌بی شک ایجاد تعارضها، تناقض ها و قراردادن شخصیتها در موقعیتهای خاکستری در برابر عقل کل، از مهمترین ابزار تولید یک اثر طنز و کمدی است، اما آنچه در پایتخت6 اتفاق افتاده است، رها شدن این شخصیتها در موقعیتهای خاکستری و سقوط آنها به سیاهی است. نمونه اش را در شخصیت تازه وارد "بهروز" میتوان جست وجو کرد که نویسنده بیرحمانه او را خشن، پرخاشگر و دسیسه جو تصویر کرده است که در بسیاری از موقعیتها جدا از حالات چهره اش، نه جذاب است و نه طناز. حتی "هما" هم دیگر آن شخصیت قابل اتکای پیشین را ندارد و خود نیز مبتلا به رفتارهای بی منطق شده است.
📌روایت_قصه در پایتخت6 چیست؟ ماجرای بازگشت #بهبود و ازدواج #فهیمه و رحمت اصل قصه است؟ قاچاقچی شدن ارسطو اصل قصه است؟ راننده نماینده مجلس شدن، اصل قصه است؟ کدام یک از این موارد، داستان اصلی است که قرار است مابقی موضوعات به عنوان داستانک در کنار آن روایت و پرداخته شود؟
بنظر میرسد پایتخت6، نتوانسته است به هیچکدام از این موضوعات، آنطورکه باید خط داستانی و معنای مشخصی ببخشد. بنابراین اگر مدعی شویم پایتخت6 به مجموعه ای بی برنامه و فاقد قصه و روایت منسجم تنزل یافته است چندان بیراه نگفته ایم. البته که مخاطبان طبق عادت و انس شان در این سالها با شخصیتهایش حالا گاهی به آنها میخندند.
📌بهتاش در پایتخت کیست؟ بی شک مجموعه پایتخت، در بستر سادگی و بی آلایش بودن شخصیتهایی که از یک شهر کوچک به پایتخت سفر کرده بودند متولد و محبوب شد و قطعا همین سادگی آدمها که در فضای کوچک علی آبادشان در پی رقابت و چالش بودند آنها را جذاب و دوست داشتنی کرده بود اما حالا در پایتخت6 با شخصیتی به شدت ملتهب مواجهیم که تمام قد پرچم بی پروایی و بی اخلاقی را برافراشته است و انگار قرار نیست حتی برای یک موقعیت هم شبیه اصالت علی آبادی خودش شود؛ به مانند آنچه نویسنده در #پایتخت5 در کوران گرفتاری در چنگال #داعش، برای بهتاش پیش بینی کرده و در چند صحنه او را فداکار نشان داده بود. اما حالا او روی پدرش دست دراز میکند، در برابر بازگشت پدر فاقد کمترین بروز احساسات است و همچنان بمبی از تنفر و عقده است.
شاید در پاسخ گفته شود، موقعیت بهتاش نمایی از واقعیت جامعه است. اما واقعا در #علی_آباد و علی آبادها چند نمونه شبیه او هستند؟ آیا بهتر نبود، عوامل سریال پایتخت ارائه چنین شخصیتی را به فیلمها و سریالهای آپارتمانی که سالانه نمونه های بسیاری از آن تولید میشود می سپردند و اجازه می دادند پایتخت همچنان گرم وصمیمی در همان "علی آباد" بماند؟
📌به حق جای خالی زنده یاد خشایارالوند در پایتخت6 و نوروز99 احساس شد، او که قریب10 سال تاحدودزیادی تلاش کرده بود، مردم ساعتی را با پایتخت خوش باشند نه اینکه در همان یکساعت هم لازم باشد ذهنشان گرفتار عمیق ترین چالشهای اجتماعی، اضمحلال جامعه و انحطاط اخلاقی شود.
نویسنده: صادق غفوریان