بزرگنمايي:
آریا بانو - در کشورهای پیشرفته مراجعه به روانشناس و روانپزشک امری کاملا طبیعی است ما در این مطلب قصد داریم بگوییم چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند در ادامه همراه ما باشید
متاسفانه در کشورما آن طور که باید به حل و فصل مشکلات روحی روانی نمی پردازند و خیلی از
افراد با وجود آسیب های روحی وروانی به حال خود رها می شوند آیا می دانید چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند و
چه کسانی باید به منظور حل مشکلات روحی وروانی خود به روانپزشک مراجعه کنند ما در این مطلب از پرشین وی
قصد داریم به شما بگوییم چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند و برای حل کدام مشکلشان باید مراجعه کنند
چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند
چه کسانی را واقعا نیاز است به روانپزشک معرفی کرد؟ ما معمولا به افرادی که ناراحتی های رفتاری دارند می
گوییم مریض و وقتی هم از آنها میخواهیم که رفتار خودشان را با رفتن به روانپزشک تغییر دهند شدیدا مخالفت
می کنند و می گویند: مگر من مریض هستم؟ معمولا کسانی به روانپزشک می آیند که حالات و رفتارهای غیر
عادی داشته باشند، مثلا چیزهای عجیب می بینند و یا صداهای عجیب می شنوند.
قبل از بررسی تفاوت میان این دو گونه نشانهها به مثال دیگری توجه کنید؛ خانوادهای را تصور کنیم که در
آن شوهر شخصیت ضداجتماعی دارد، به زبان سادهتر، خودخواه است، رنج و شادی دیگران برایش بیاهمیت است و آنها را
فدای خواستههای خود میکند.
همسر وی بهدلیل آسیبهایی که در این رابطه یکسویه دیده به روانپزشک مراجعه کردهاست.
خیلی وقتها وقتی پزشک درمانی برای جبران این آسیبها به خانم پیشنهاد میکند،با این جمله اعتراضی روبرو میشود که «یعنی
فکر میکنید من بیمارم؟ شما جای من بودید به هم نمیریختید؟ من که بیدلیل اینطور نشدهام! بهخاطر کارهای شوهرم من
باید درمان بشوم؟» مانند بسیاری از مفاهیم دیگر، مفهوم بیماری روانی نیز میتواند یک معنی عام (مفهومی که مردم درک
میکنند) و یک معنی خاص (مفهومی که متخصصان در نظر دارند) داشته باشد.
این دو مثال و مثالهای فراوان دیگر از آنچه در رابطه روانپزشک- مراجع دیده میشود، نشان میدهد این دو معنی
فاصله قابلتوجهی با هم دارند.
چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند
معمولا پزشک به هر فردی که رفتار های غیر اخلاقی داشته باشد چه در زمینه کار و زندگی آن را
بیمار می نامند.
اینکه مردم به چه حالتی «بیماری روانی» میگویند و چرا، بسیار پیچیده است ولی عموم مردم حالتهایی ناشایع بهشدت ناتوانکننده
و آسیبرسان به خود و دیگران را که شرایط فرد وجود آن را توجیه نمیکند، «بیماری روانی» مینامند.
نمیخواهم از زاویه دید یک متخصص تعریف خاص از مفهوم بیماری را صحیح بدانم زیرا عوامل بسیاری را در این
مورد باید درنظر گرفت ولی اگر لحظهای این معیارهای عامیانه را بر بیماریهای غیرروانپزشکی منطبق کنیم، در آن صورت شاید
فقط بیماران سرطانی به پزشک متخصص داخلی مراجعه میکردند.
اگر قرار باشد من به این پرسش که چه کسی باید به روانپزشک مراجعه کند، این چنین پاسخ دهم که:
«هر کسی که میخواهد خود یا یکی از نزدیکانش کارآمدی بیشتری نسبت به وضع فعلی داشته باشد و احساسات خوشایندتری
را آن هم پایدارتر و ماندگارتر تجربه کند»، ممکن است گامی در حل بخشی از این سوءتفاهمها بردارم؛ همانگونه که
تنها هدف بسیاری از کسانی که نزد متخصص پوست میروند، زیباتر شدن است.
بیشتر بدانید از افراد دقیقا چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند؟
در کشورهای پیشرفته مراجعه به روانشناس و روانپزشک امری ضروری و بدیهی است و همه افراد به
آن علاقه داشته و تقریبا هر کسی برای امور مختلف زندگی خود حداقل سالی یکبار برای مشاوره
به روانشناس مراجعه میکند. چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند ؟در کشورهای پیشرفته افراد برای تصمیمات مهم زندگی مانند تصمیم
ازدواج یا مهاجرت و یا انتخاب شغل حتما به مشاور مراجعه میکنند و این کار یک امر بدیهی تلقی میشود.
بر این اساس نمیتوان گفت زمان دقیق مراجعه به روانشناس و یا روانپزشک درباره مشکلات و مسائل روحی
و روانی دقیقا چه زمانی است، زیرا درباره افراد مدرن و امروزی این مراجعه هر زمانی و با هر بهانهای میتواند باشد.
بهطور کلی باید گفت مشاوره گرفتن و مراجعه به روانپزشک اقدامی مفید و مثبت است که در بدبینانهترین
حالت اگر فایدهای برای فرد نداشته باشد ضرری هم ندارد و حتی توصیه میشود همه افراد هرساله علاوه
بر چکاب جسمی، چکاب روانی نیز شوند تا با رجوع به یک روانشناس و یا روانپزشک بتوانند از وضعیت روانی
خود مطلع شوند. مشکلات روانی هم مانند مشکلات جسمی اگر درمان نشده و به حال خود رها شوند
عود کرده و به وضعیت وخیمتری میرسند.
چه کسانی نیاز به روانپزشک دارند
افرادی که بیماریهای روانی حاد مانند انواع پرخاشگریها یا جنونهای رفتاری دارند یک دفعه و به صورت
ناگهانی به این اختلالات مبتلا نشدهاند. این افراد با ابتلا به بیماریهای روانی کوچک مانند پرخاشگریهای
مقطعی یا افسردگیهای فصلی و درمان نشدن این اختلالات به مرور زمان دچار این اختلالات حاد میشوند که گاه درمانی برای آن وجود ندارد.
درباره بیماریهای روانی مانند افسردگی یا پرخاشگری آیا هر نوع تغییر حالت یا تغییر رفتاری نیازمند مراجعه به پزشک است؟
درباره هر تغییر حالتی نیازی به مراجعه به پزشک نیست، زیرا مولفههای مختلفی بر رفتارها و خلقیات افراد در طول روز
تاثیر میگذارد که حتی درباره افرادی که به پختگی شخصیت رسیدهاند نیز این اتفاق میافتد. با وجود این، اگر احساس
کنیم چند روزی است که خلق افسرده مان اذیتمان میکند یا افکارمان باعث افسردگی و تاثیر بر عملکردمان میشود
بهتر است به یک متخصص در این زمینه مراجعه کنیم. در بسیاری از مواقع نیازمند مداخله دارویی نیستیم و مشاور
میتواند با صحبت کردن مشکل را برطرف کند، در حالی که درباره بسیاری از مشکلات روانی ترکیبی از مشاوره و دارو میتواند موثر واقع شود.
تبعات حل نشدن مشکلات روحی وروانی
وقتی رفتارهای فرد با نرم عادی و آن چیزی که در جامعه رایج است و همه از آن تبعیت میکنند تفاوت داشته باشد
تقریبا همه متوجه این تفاوتها میشوند. برای مثال فردی که افسردگی یا پرخاشگری بی حد و مرز دارد و نمیتواند
رفتارش را کنترل کند برای هر کسی که در اطرافش وجود دارد رفتارهایش خطرناک است. در کنار این وقتی خود فرد
احساس کند خلق افسرده او برایش مشکلساز است و افکاری در ذهنش وجود دارد که بهشدت منفی و خطرناک است
این فرد باید خودش به سرعت به پزشک مراجعه کند. ب
هطور کلی باید گفت هرقدر زودتر برای درمان مشکل روانی
مراجعه کند و بیماری فرد زودتر تشخیص داده شود به همان نسبت بیماری زودتر درمان میشود و درباره برخی
بیماریهای روانی اگر فردی دیر مراجعه کند بیماری تبعات بد و طولانی مدتی بر جای میگذارد که گاهی این تبعات
قابل درمان نیست.
کمکهایی که یک متخصص به حل مشکلات روانی میکند بسیار درست و اصولی است و او میتواند
به خوبی فرد بیمار را راهنمایی کند که به چه کسی مراجعه کند و چه خدماتی دریافت کند. افرادی هم وجود دارند که
احساس میکنند در زندگیشان مهارتهای لازم ارتباطی ندارند و نمیتوانند در روابط خود موفقیتآمیز ظاهر شوند
و همچنین افرادی که تجربیات منفی زیادی از گذشته دارند و نمیتوانند با یادآوری آنها به زندگی عادی بپردازند
و نیاز دارند که با مداخله یک روانپزشک این مشکلات را برطرف کنند.
گروه سلامت پرداد / سلامت نیوز