طنز/ لعنت به کرونا و هر چی که هست
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - روزنامه شهروند / همینجوری با ماسک N٩٥و دستکش و ژل ضدعفونیکننده نشسته بودم یه گوشه اتوبوس و داشتم به ویروس کرونا، سیل لرستان، افزایش قیمت دلار، افزایش تورم، FATF و گرونی بنزین فکر میکردم که یهو دیدم یه نفر سوار شد. یه کم که بیشتر نگاش کردم شناختمش. پرسید: «چطوری جَوون؟» گفتم: «به به، شما کجا اینجا کجا؟» گفت: «بالاخره از روزی که به ما مسئولیت دادند ما بار سنگینی به دوش داریم. واسه همین کلا من سعی میکنم توی مردم باشم.» گفتم: «بله خب. این ویژگی توی مردم بودنتونه که به ما قوت قلب میده.» ابروهاشو توی هم کرد و گفت: «تیکه میندازی؟» گفتم: «نه عززززیزم؛ تو این وضع کی دل و دماغ تیکه انداختن داره؟» پرسید: «خب پسرم داشتی به چی فکر میکردی؟» آهی کشیدم و گفتم: «راستش به ویروس کرونا، سیل لرستان، افزایش قیمت دلار، افزایش تورم، FATF و گرونی بنزین فکر میکردم.» گفت:«عزیییزم؛ ما باید به این چیزا فکر کنیم، شما فقط از جوونیت لذت ببر.» گفتم: «والا ما تا میایم لذت ببریم شما و همکاراتون یه کاری میکنین در نطفه لذتهامون خفه شه.» دیدم ناراحت شد و گفت: «همین دیگه. یه ذره که بهتون رو میدیم سوءاستفاده میکنین. اینم از آزادی بیان.» گفتم: «عزیزم؛ ببخشید یه کم زیادهروی کردم.» گفت:«ببین پسرم شما خیلی ازمسائل رو نمیدونید. یعنی ما صلاح میدونیم که شما ندونید. قبول داری که ما صلاحتون رو بهتر از خودتون میدونیم؟» گفتم: «صددرصد.» گفت:«تیکه میندازی؟»گفتم«عزززیزم!!»گفت: «ببین همین کرونا رو مردم خیلی بزرگش کردن. چیزی نیست. بعضی نمایندههای مجلس هم گرفتن. اینکه میگم ما با مردمیم واسه همینه.» گفتم: «یعنی الان شما کرونا گرفتین ما باید خوشحال باشیم؟» جواب داد: «میخوام بگم شما باید خوشحال باشی که مسئولانی دارید که خودشون درگیر مسائل و مشکلات مردم هستند.» گفتم: «والا راست میگی. آقا دمتون گرم که شمام کرونا گرفتین. حالا ببینم غیراز اینکه کرونا گرفتید، اقدامی هم انجام دادید؟» با خوشحالی گفت: «باریکلا. ببین من به شخصه اقدامات گستردهای رو انجام دادم. اول اینکه اگه دقت کنی هوا داره رو به گرمی میره و ویروس کرونا مقاومتش رو تو گرما از دست میده. این نخستین اقدام برای جلوگیری از شیوع این بیماری بوده. دوم اینکه ما روزی یک اساماس به مردم میدیم که توی اون راههای جلوگیری از ابتلا به این بیماری رو شرح میدیم. سومین اقدام این بوده که ما خودمون هم ویروس کرونا میگیریم و با لبخند و شادی این خبر رو منتشر میکنیم تا مردم دلگرم باشن. چهارم هم اینکه هی از مردم و پزشکان تشکر میکنیم.» چند ثانیه نگاهش کردم و گفتم: «احسنت. منِ خاک بر سر چه فکرای بدی در موردت میکردم. منو ببخش عزیییزم.» لبخندی زد و پیاده شد. موقع پیاده شدن دیدم ماسکش رو درآورد و یه تف انداخت رو زمین و دستکشش رو انداخت روی زمین. اولش تعجب کردم و بعد دوباره به ویروس کرونا، سیل لرستان، افزایش قیمت دلار، افزایش تورم، FATF، گرونی بنزین و تحریم فکر کردم.
وحید میرزایی
-
يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۲:۳۰
-
۷۵ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/275270/