آریا بانو

آخرين مطالب

گفت وگو با یک سارق حرفه ای؛ مرغ دزدی مرا تبهکاری بزرگ کرد اجتماعي

  بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / چندی قبل مرد جوانی در تماس با ماموران پلیس کرج از حضور دزدان در خانه اش خبر داد و خیلی زود گروهی از ماموران برای تحقیقات ابتدایی به محل سرقت در منطقه مهرشهر کرج رفتند. ماموران با حضور در محل پی بردند که دزدان از مسیر پنجره قصد ورود به خانه را داشتند که در همان لحظه صاحبخانه وارد خانه شده است و دو سارق با دیدن او از مسیر بالکن پا به فرار گذاشته اند.
تجسس ها نشان از آن داشت که سارقان پس از فرار از پشت ساختمان به خیابان اصلی رفته و با تهدید چاقو جلوی یک خودروی پراید را گرفته و راننده را مجبور به فراری دادن آن ها کرده اند. به این ترتیب گروهی از ماموران اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی کرج برای تحقیقات ویژه و دستگیری عاملان این سرقت نافرجام وارد عمل شدند که در ابتدا اقدام به انگشت نگاری از محل ورود و خروج دزدان کردند و در گام بعدی دوربین های مداربسته در مسیر فرار دزدان را مورد بازبینی قرار دادند.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات در بررسی تصاویر دوربین های مداربسته یکی از سارقان حرفه ای و سابقه دار را به نام مجید شناسایی کردند و به این ترتیب ردیابی ها برای دستگیری این سارق در دستور کار ماموران قرار گرفت.
تجسس های فنی ادامه داشت تا این که مخفیگاه مجید و همدست او شناسایی شد و ماموران در آخرین روزهای بهمن در یک عملیات غافلگیرانه آن ها را دستگیر کردند. مجید ابتدا خود را بی گناه می دانست اما وقتی در برابر تصاویر دوربین مداربسته و راننده پراید قرار گرفت به ناچار لب به سخن گشود و به سرقت نافرجام خود اعتراف کرد.
گفت و گو با سارق همه فن حریف
مجید 30 ساله که یکی از سارقان سابقه دار است ادعا می کند بچه کف خیابان بوده و نبود پدر و مادر باعث شده تا او یک سارق شود.
سابقه داری؟ بله، اولین بار سال 89 دستگیر شدم و سال 92 آزاد شدم و دوباره سال 96 دستگیر شدم و تا سال 97 زندان بودم.
به چه جرمی؟ سرقت خانه و زورگیری.
از چند سالگی شروع به سرقت کردی؟ 17 ساله بودم که دزدی کردم.
چرا؟ رفیق ناباب و نبود خانواده بالای سرم باعث شد که مسیر دزدی را انتخاب کنم.
نبود خانواده؟ بله، پنج ساله بودم که پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند، هفت ساله بودم که پدرم ازدواج کرد و به دنبال زندگی خودش رفت و بعد از آن 9 ساله بودم که مادرم ازدواج کرد و من این وسط تنها ماندم.
رفیق ناباب چه نقشی داشت؟ خوب در کف خیابان دکتر و مهندس که دستمان را نمی گیرد، دوستان ناباب به سراغم آمدند و با آن ها همراه شدم.
اولین بار چه چیزی سرقت کردی؟ اولین بار مرغ دزدیدم.
چرا مرغ؟ می خواستم با دوستانم دزدی کنم ولی می ترسیدم به همین خاطر برای این که ترسم بریزد مجبور شدم با مرغ دزدی شروع کنم.
تاثیر داشت؟ نه زیاد ولی با دوستانم به سرقت رفتم.
با پول های سرقتی چه کردی؟ یک موتور خریدم و هرچه به دست آوردم صرف خوشگذرانی هایم کردم.
شیوه و شگرد؟ از پنجره وارد خانه ها می شدیم، دوستم مسعود خانه ها را نگاه می کرد و وقتی چراغ خانه ها خاموش بود وارد ساختمان می شدیم وقبل از ورود چند ضربه به پنجره می زدیم وقتی چراغی روشن نمی شد با اطمینان از این که کسی داخل خانه نیست دست به سرقت می زدیم.
چه چیزهایی سرقت می کردی؟ هرچیزی را که به پول تبدیل می شد سرقت می کردیم.
اعتیاد داری؟ نه.
ازدواج کرده ای؟ تازه ازدواج کرده ام.
همسرت می داند دزدی می کنی؟ بله، ولی توبه کرده بودم و دیگر دزدی نمی کردم.
چیزی از پول های سرقتی برایت مانده است؟ هیچی، نصف جوانی ام را داخل زندان بودم و خانواده ام نیز نصف اموالشان را فروختند تا بتوانند رضایت شاکیان پرونده هایم را بگیرند.
چرا دوباره دزدی کردی؟ من در تاکسی اینترنتی کار می کردم و خلاف را کنار گذاشته بودم تا این که شب سرقت بعد از کار به یک قهوه خانه رفتم که در آن جا بعد از کشیدن قلیان یکی از دوستانم که در زندان با هم آشنا شده بودیم به سراغم آمد و خواست با هم در خیابان دور بزنیم که در مسیر ناگهان گفت داخل خانه کسی نیست صبر کن تا دزدی کنیم، من در شرایط قرار گرفتم وگرنه نمی خواستم دزدی کنم.
داخل خانه چه اتفاقی افتاد؟ از پنجره قصد ورود به خانه را داشتیم و در بیرون از خانه زاغ زنی می کردیم که ناگهان چراغ خانه روشن شد و صاحبخانه شروع به داد و فریاد کرد که من و مسعود پا به فرار گذاشتیم.
شنیده ام آدم ربایی کردی؟ آدم ربایی نبود، من برای فرار با چاقویی که همراهم بود جلوی خودروی پراید را گرفتم و گفتم می خواهند از ما زورگیری کنند و خواستم تا ما را از محل دور کند و هیچ کاری به او نداشتیم و در مقصد هم با دادن کرایه خودرو پیاده شدیم.
همیشه چاقو همراه داری؟ نه، چند روز قبل در محله مان دعوا کردم و با چاقو دستم را زدند چون می ترسیدم دوباره با من درگیر شوند چاقو همراهم بود.
تا حالا از خودت دزدی شده؟ بله، ضبط و باند خودرویم را سرقت کردند.
شکایت کردی؟ نه، حتی در درگیری که با چاقو دستم را زده بودند شکایت نکردم.
چرا؟ چون با خودم گفتم شاید این یک تلنگر از طرف خداست تا دیگر دزدی نکنم و حال و روز کسانی را که از آن ها دزدی کردم بفهمم.
تاثیری داشت؟ نه، دوباره دزدی کردم تا وقتی که ازدواج کردم.
آخر دنیای سرقت کجاست؟ آخر سرقت پوچ و زندان است تا حالا کسی را ندیده ام که از راه سرقت به جایی رسیده باشد، من همه شگردهای دزدی را بلدم و از من زرنگ تر در جمع دوستانم نبود اما هیچ پیشرفتی نکردم و همیشه به دنبال پول بودم.
جای چاقو روی سرت زیاد است؟ داخل زندان خودزنی کردم و چند بار هم دعوا کردم.
راهی جز دزدی برای زندگی نداشتی؟ آخر و عاقبت بچه های کف خیابان همین دزدی است.
چقدر پول به دست آوردی؟ بیشتر از 100 میلیون به دست آوردم اما هیچی برایم نماند.
قصد داشتی تا کی دزدی کنی؟ فکر آخرش نبودم و فقط خوشگذرانی می کردم تا به آرزوهایم برسم.
اگر متاهل نمی شدی سرقت هایت ادامه داشت؟ بله، ازدواج که کردم توبه کردم.
چه تضمینی است دوباره دزدی نکنی؟ همسرم تضمین توبه کردن من است، اگر پول کم بیاورم و شرایط سخت باشد دور میدان می ایستم و کارگری می کنم اما دیگر خلاف نمی کنم.
از پدر و مادرت خبر داری؟ نه، خواهرم ازدواج کرده و از او هم کمتر خبر دارم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟ با دو نفر از دوستانم برای پسته چینی به کرمان رفتیم و در باغ پسته مشغول کار شدیم که در آن جا با همسرم آشنا شدم و همه زندگی ام را برایش تعریف کردم و به او قول دادم بعد از ازدواج دیگر دزدی نکنم و زندگی سالمی داشته باشیم.
یعنی با جیب خالی ازدواج کردی؟ بله.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/274702/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

مسیریابی بهتر نابینایان با عینک هوشمند ایرانی ممکن شد

دنیا را چقدر جدی گرفتیم !

واکنش میلاد تقوی به عدم حضور سه بازیکن در اردوی تیم ملی والیبال

مهدی میرجلیلی: ما بدون حواله خودرو هم قهرمان میشیم

نساجی: ساکت باشید، ساکت حرف می‌زند

چلسی دیگر تحمل پوچتینو را ندارد؛ تحقیرمان کردی!‏

در لیگ برتر داوران صدرنشین جدول امتیازات هستند!

حریف ایران در نیمه نهایی مشخص شد

آرائوخو دلگیر است؛ به خاطر یک اشتباه نفروشیدم!‏

ازبکستان امید سه کشور را ناامید نکرد!

نصرتی با تراکتور ادامه می‌دهد

ازبکستان 2 - 1 ویتنام؛ چهارمین سهمیه جام جهانی

سانسور ابراز عشق شوهر به همسرش در تلویزیون!

دوست آن است که گیرد دست دوست!

ساناز سماواتی و حضور در نقشی کوتاه اما متفاوت در «نون خ»

دست خودم نیست برف میبینم دیوانه میشم!

"حمید لولایی" به دنبال گنج

دوست داری فنی باشی اما هیچی سردرنمیاری

آهنگ جدید/ تک آهنگ «جاذبه» از ماکان بند منتشر شد

گردنه «تته» کردستان پس از 5 ماه بازگشایی شد

دادستان کل کشور: طرح نور با همین جدیت و قاطعیت استمرار خواهد داشت

تصاویری از تخریب و ریزش چند خانه بر اثر آبگرفتگی در کاشان

مزارع گل‌های نموفیلای آبی در ژاپن

قصه‌ی نگفته را خوب میدانی امام رضا (ع) با نوای احد سبزی

فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چطور بدست ما رسیده است؟

مرغ سرخ شده با قارچ و هویج

با این یخ ها از مهمانان پذیرایی کنید

ایده ای برای تزئین ژله با طالبی

مدت زمان عمل لازک چشم

خوردن میوه‌ به در بارداری و خواص آن

مراحل فر کردن موهای ظریف در خانه مانند یک حرفه ای

ستاره هایی که درآسمان میبینیم چه اندازه ای هستند؟

معرفی نامزدهای ایرانی کتاب‌ برای کودکان با نیازهای ویژه

ابهام در میزبانی استقلال در لیگ دسته اول

نقش‌ اول جنجال ال‌کلاسیکو؛ توپ از خط رد نشد!‏

حزباوی جلوی چشم ابراهیمی جشن می‌گیرد

الهلال از سبیل متنفر است؛ تا اطلاع ثانوی

شکست تلخ، یاران قربانی در نزدیکی سقوط

فتح‌الله‌زاده نمی‌خواست ساپینتو روی نیمکت بنشیند

امروز بگو و بخند، فردا جنگ و جدل!

لحظه اعلام گل آفساید اولسان توسط فغانی

تشویق ایسلندی فوتسالیست‌ها بعد از صعود به نیمه‌نهایی

گل اول ازبکستان به ویتنام در جام ملت‌های فوتسال آسیا

اخلال در بازار ارز؟!

این فقط اهل کثافت‌ کاری‌های جمع و جور و زود بازده است!

وقتی کلی پول کلاس دف دادم!

سلبریتی‌ها و سندروم فتوشاپ سازی/ در حاشیۀ بیماری ترانه علیدوستی

بخش هایی از کنسرت پرانرژی امید حاجیلی

توماج صالحی به اعدام محکوم شد

دستگیری اراذل و اوباش شمشیر به دست تهرانپارس