بزرگنمايي:

آریا بانو - بازده / به عنوان کسی که بیش از 10 سال مشغول نیرو استخدام کردن بوده است می‌توان به شما بگویم برای به دست آوردن شغلی که واقعا می‌خواهیدش مصاحبه به طرز بسیار زیادی مهم و حیاتی است. در طول فرایند مصاحبه، به احتمال فراوان دست کم دو مصاحبه کننده حاضر خواهند بود، یکی مصاحبه‌ی تلفنی می‌کند و دیگری مصاحبه‌ی حضوری. هر دو مهم هستند. برای درخشیدن در مصاحبه های شغلی این مقاله را انتها بخوانید تا نتایج طلایی به دست آورید.
درخشیدن در مصاحبه
البته که در کل شرکت‌ها می‌توانند فرایندهای مصاحبه‌ی متفاوتی داشته باشند، اما دست کم یک مصاحبه‌ی تلفنی، کع با عنوان نظارت تلفنی هم شناخته می‌شود، و یک مصاحبه‌ی زنده و حضوری وجود خواهد داشت. مصاحبه‌ی حضوری ممکن است با یک نفر یا چند نفر صورت بگیرد. در حالی که هر دو مهم هستند، اما مصاحبه‌ی زنده عموما همان موردی است که باعث موفقیت یا شکست شما به عنوان داوطلب تصدی موقعیتی که برای آن مورد مصاحبه قرار گرفته‌اید بشود.
روز سختی را در پیش خواهید داشت؛ پس چطور می‌توانید در یک مصاحبه بدرخشید؟ ما در این نوشتار به شما کمک می‌کنیم با 10 سوال فریبنده در مصاحبه‌ها آشنا شوید.
1. بزرگترین نقطه ضعف شما چیست؟
این یکی از سوالات مورد علاقه‌ی من است. دلیل اصلی این سوال آن نیست که واقعا پی به بزرگترین نقطه ضعف شما ببریم. البته مگر آنکه یک چیزی شبیه این بگویید «هر روز سر وقت مشخصی سر کار حاضر شدن»، آن وقت است که احتمالا به طور کل از گزینه‌های تصدی شغل مورد نظرتان حذف خواهید شد.
دلیل اصلی اینکه کسی از شما این سوال را می‌پرسد آن است که ببیند آیا خودآگاهی دارید یا نه. یعنی اینکه آیا نقاط ضعف خودتان را می‌شناسید و به قدر کافی برای بر شمردن آن‌ها باهوش هستید.
بازی زیرکانه‌ی شما در این مرحله می‌تواند آن باشد که به نحوه‌ای معتدل جواب بدهید. شما دلتان می‌خواهد بتوانید نشان بدهید بزرگترین نقطه ضعف‌تان در واقع یک مزیت هم دارد. به عنوان مثال، من معمولا می‌گویم که بی‌صبری نقطه ضعفم است. که درست است، من دوست دارم کارها سریع انجام بشوند. اما آنچه مطمئنم می‌خواهم به آن اشاره کنیم این است که حتی اگر بی‌صبر هستم، به خاطر آن است که می‌خواهم کارهای زیادی را در زمانی کم انجام بدهم.
2. چرا می‌خواهید در اینجا کار کنید؟
خیلی جالب است که بسیاری از آدم‌ها پاسخی برای این سوال ندارند. این سوال برای آن طراحی شده است که ببینند آیا عملا تحقیقی بر روی شرکت‌شان انجام داده‌اید و اینکه آیا برای تصدی آن موقعیت شور و هیجان کافی دارید.
وقتی من این سوال را می‌پرسم، بسیاری از آدم‌ها چیزی شبیه این تحویلم می‌دهند: «چون موقعیت خوبی به نظر می‌رسد.» می‌خواهم بگویم نمی‌توانید از این کلی‌تر حرف بزنید؟
کلید پاسخ به این سوال آن است که نشان بدهید در مورد شرکت تحقیق کرده‌اید و مشتاق گرفتن پست مد نظرتان هستید. شرکت‌ها کسانی را می‌خواهند که مشتاق کار کردن در آنجا باشند، نه فقط کسانی که برای حقوق گرفتن سر و کله‌شان پیدا می‌شود.
3. ظرف 5 سال آینده چه جایگاهی را برای خودتان تصور می‌کنید؟
کارفرماها این سوال را می‌پرسند تا بدانند آیا برای حرفه‌ای که می‌خواهید در پیش بگیرید برنامه‌ای دارید یا نه. نیازی نیست برنامه‌ای جامع و تشریح شده به صورت قدم به قدم باشد، بلکه یک طرح کلی هم برای به چشم آمدن کفایت می‌کند. داشتن چنین طرحی نشان می‌دهد که شما هدفمند هستید و برای رسیدن به چیزی تلاش می‌کنید.
نگران جواب دادن به شکلی که بیان می‌کند قصد دارید تا بازنشستگی به این شرکت بچسبید نباشید. بلکه، بیشتر روی میزانی که ادامه‌ی یادگیری برای‌تان اهمیت دارد تمرکز کنید و اینکه در کاری که انجام می‌دهید هر روز بهتر و بهتر بشوید. شرکت‌ها دوست دارند آدم‌های خودانگیخته را استخدام کنند.
4. درباره‌ی یکی از مواقعی که گند زدید به من بگویید لطفا
یا درباره‌ی زمانی بگویید که کاری طبق میل و خواسته‌تان پیش نرفته است. این‌ دو مفهومی یکسان دارند. کلید پاسخگویی در اینجا آن است که نشان بدهید مسئولیت اعمال‌تان را می‌پذیرید و همین طور مسئولیت نحوه‌ی واکنش‌تان را به چیزهایی که بد از آب در می‌آیند.
شرکت‌ها دوست دارند ببینید که شما برای قبول مسئولیت چیزهایی که از آن‌ها غفلت می‌کنید مشتاق هستید و وقتی اشتباهی رخ می‌دهد خطای خودتان را می‌پذیرید. کسانی که همیشه برای توجیه اقدامات نادرست خودشان دیگران یا شرایط را سرزنش می‌کنند عموما هم تیمی‌های خوبی برای سایر کارکنان نخواهند بود.
مولفه‌ی مهم دیگر در اینجا آن است که اوضاع همیشه طبق روال پیش نمی‌رود، پس باید نشان بدهید چقدر انطباق پذیر هستید و به قدرت فکر خودتان تکیه می‌کنید.
5. چرا می‌خواهید شغل فعلی تان را ترک کنید؟
این ممکن است شبیه موقعیتی باشد برای پرداختن به تمام چیزهایی که در رابطه با شغل فعلی‌تان دوست نمی‌دارید. یا تا درباره‌ی اینکه رئیس‌تان چقدر آدم مزخرفی است حرف بزنید. این کار را نکنید! این مسیری است که اصلا دلتان نمی‌خواهد دوباره به آن برگردید. و این همان چیزی است که این سوال واقعا قصد دارد از زیر زبان آدم‌های زیادی بیرون بکشد.
اگر من شخص مصاحبه کننده‌ی شما باشم و این سوال را بپرسم و شما بگویید تمام مدت رئیس‌تان قدرتان را نمی دانسته است و شرکت‌تان مدیریت و رهبری افتضاحی دارد، با خودم می‌گویم ظرف یک سال اگر جای دیگری برای مصاحبه بروید آن وقت راجع به من چه ها خواهید گفت!
حتما سعی کنید پاسخ‌تان را به نحوی ارائه کنید که خیلی نسبت به شغل فعلی یا شغلی که تازه رهایش کرده‌اید دید بدی نداشته باشد. شاید بهتر باشد بگویید از کار کردن در آن شرکت لذت می‌برده‌اید اما گزینه‌های رشد و تعالی برای تان در آنجا محدود بوده است در نتیجه به دنبال یافتن فرصتی خارج از آن فضا هستید.
6. مدیر فعلی‌تان شما را چطور توصیف می‌کند؟
این پرسش فرصت آن را به شما می‌دهد که قدرت‌های‌تان را نشان بدهید و همین طور نشان بدهید که رئیس‌‌تان درباره‌ی آنچه شما را پشت میز مصاحبه کشانده است چقدر قدردان است. بهتر است روی ویژگی‌های مثبتی تمرکز کنید که رییس‌تان دوست دارد و اینکه چطور این مورد به شما در ایفای نقش‌تان کمک می‌کند.
آنچه دلتان نمی‌خواهد انجام بدهید آن است که زیاد به چیزهایی نپردازید که رئیس‌تان از آن‌ها خوشش نمی‌آید. چیزی شبیه به این نگویید که رئیسم من را به عنوان یک کارمند متمرکز توصیف می‌کند، دست کم در روزهایی که من در اداره حضور دارم!
7. از زمانی بگویید که بر یک مانع غلبه کردید
یکی دیگر از سوال های محبوب من این است. مصاحبه کننده‌ها این سوال را می‌پرسند تا ببینند آیا می‌توانید موانع را از سر مسیرتان بردارید.
اوضاع همیشه خوب و ملایم پیش نمی‌رود، در نتیجه داشتن کسانی در تیم‌تان که می‌توانند مشکلات را حل کنند نقطه‌ی قوت بسیار بزرگی است.
اینکه بتوانید بر موانع غلبه کنید ویژگی خوبی است که دارید. حتما چندتایی داستان درباره‌ی این توی ذهن‌تان داشته باشید که وقتی چیزی طبق برنامه پیش نرفته است و باعث چالشی برای شما شده است توانسته‌اید خودتان آن مشکل را حل کنید. این یکی از راه‌هایی است که وضعیتی بد را به وضعیتی خوب تبدیل کنید.
8. ما چرا باید شما را استخدام کنیم؟
اگر در این مقطع از مصاحبه‌ی زنده هستید، پس باید خیلی به تصدی آن پست علاقمند باشید.
در این مقطع، باید تصویری بسیار شفاف از نقش‌تان و نحوه‌ای که تجربه و مهارت‌های‌تان به موفقیت شما کمک می‌کنند در ذهن داشته باشید. دلیلی که این سوال پرسیده می‌شود آن است که آیا شما برای قبول نقش مورد نظر گزینه‌ی درستی هستید یا نه.
این به شما فرصتی عالی می‌دهد تا به مصاحبه کننده بگویید چطور تخصص‌تان بر انجام این نقش تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. درست همین حالا، شما در کانون توجه قرار دارید تا به طور شفاف نشان بدهید تجربه‌تان برای آن موقعیت عالی است و دلیلش را هم توضیح بدهید. پس بدرخشید!
9. بزرگترین دستاورد تان چیست؟‌
کارفرمایان این سوال را می‌پرسند تا پی ببرند پیروزی‌های بزرگ کاری تان چه بوده‌اند. چیزهای تاثیر گذاری که در طول انجام حرفه‌تان برای شما اتفاق افتاده‌اند چه بوده و دلیل رخ دادن آن‌ها چه چیزی بوده است.
این فرصت مناسبی است تا حسابی از خودتان تعریف کنید. چیزی که باید نسبت به آن آگاه و هشیار باشید نحوه‌ی تعریف ماجرای‌تان درباره‌ی بزرگترین دستاوردی است که داشته‌اید.
در صورت امکان، همیشه گنجاندن هم تیمی‌های‌تان به عنوان بخشی از آن پیروزی بزرگ ایده‌ی خوبی به نظر می‌رسد. کارفرمایان عاشق آن هستند آدم‌هایی را استخدام کنند که باعث رخ دادن اتفاقات مهم می‌شوند و همین طور اهمیت کار تیمی را درک می‌کنند.
10. آیا سوالی از من دارید؟‌
ممکن است از خودتان بپرسید این یکی دیگر چرا سوال فریبنده به حساب می آید. راستش را بخواهید اگر آمادگی اش را داشته باشید این اصلا سوال فریبنده یا گیج کننده‌ای نیست.
آنچه در اینجا مصاحبه کننده دنبال می‌کند آن است که ببیند شما برای تصدی منصب مورد نظر چقدر هیجان و علاقه دارید. اگر بگویم بسیاری از آدم‌ها جواب این سوال را با سکوت و خیره شدن می‌دهند یا هیچ سوالی از پیش آماده نمی‌کنند شاید تعجب کنید!
باز هم می‌گویم، اگر در یک مصاحبه‌ی حضوری شرکت کرده‌اید، بهتر است خیلی به آن موقعیت و شرکت علاقمند باشید. با پرسیدن سوالی که از قبل به آن خوب فکر کرده باشید در واقع دارید بیان می‌کنید چقدر به فرصت پیش روی‌تان علاقمند و مشتاق هستید.
قرار نیست فقط یک سوال مثل این بپرسید: «حقوق ها را کی واریز می‌کنید؟» دست کم چهار پنج سوال از قبل آماده کنید اما قرار نیست مصاحبه کننده‌تان را با سوال های بیشتری بمباران کنید. نشان بدهید برای تصدی این منصب جدی فکر کرده‌اید و این کار را با آماده کردن سوال‌های درست و حسابی انجام بدهید.