طنز/ جلفنامه مردانه در بزرگداشت روز زن!
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - روزنامه شهروند / امروز روز مادر و البته روز زن است. این روز را به مادران و زنان ایران زمین، تبریک میگویم. روزتان فرخنده باد. خب حالا که این روز مربوط به زنان است، ما هم مطلبمان را اختصاص میدهیم به زنان.
حتما شما هم شنیدهاید که هر زنی دو مرد را دوست دارد. یکی ساخته تخیلات اوست و دیگری هنوز به دنیا نیامده. این را گفتم که بگویم ما مردها میدانیم که هنوز مردی که از همه نظر مورد پسند و تأیید قاطبه زنان باشد، خلق نشده.
میخواستم خودم را برای مادرم و همسرم شیرین کنم. گفتم به مناسبت روز مادر و روز زن، کلی بادکنک رنگی بخرم و ببرم تو خانه از در و دیوار آویزانشان کنم و بعد سورپرایزشان کنم. اما نقشه در همین مرحله اول عقیم ماند. چرا؟ چون رئیس اتحادیه خرازیفروشان اعلام کرد به مناسبت ولنتاین، خریدوفروش بادکنک در سطح بازار ممنوع است. پس تقصیر من نبود که بادکنکی در بازار نبود که بخرم. اصلا شما خانمها هرچی میکشید، از همین ولنتاین است.
خبرنگار: شما بهعنوان برنده مدال طلای مسابقات، کدام عامل را در پیروزی خیرهکنندهتان موثرتر میدانید؟
بانوی ژاپنی: همسر حریف قدر ایرانیام بیشترین نقش را در این قهرمانی داشته، چون من در مسابقات آسیایی مقابل خانم هموطن شما ضربه فنی شدم اما خوشبختانه خدا دوستم داشت و دعای خیر مردم ژاپن پشت سرم بود که در این مقطع حساس کنونی، شوهر رقیبم با اجازه خروجندادن به خانمش، او را ضربه فنی و ناکاوت و از جدول مسابقات حذف کرد. از همینجا و از طریق برنامه خوب و مردمی شما از نامبرده تشکر میکنم و در مسابقه پیامکی شما با ارسال عدد دو به او رأی میدهم.
نظر یک خانم: من از قانون تشکر میکنم که فقط در مورد خروج از کشور ما را با پیشنیاز اجازه همسر مواجه کرده، وگرنه اگر به برخی آقایان بود، ما برای رفتن به بوستان دو الاکلنگه سر کوچه هم اجازهنامه لازم داشتیم.
عمران صلاحی تعریف میکرد دکتر رضازاده شفق یا برای تولد همسرش یا روز زن، یک کتاب فرهنگ لغات خرید. دوستی از این نویسنده و سیاستمدار کهنهکار پرسید: «این چه هدیهای است؟ مطمئنی همسرت از گرفتن این هدیه خوشحال میشود؟» دکتر رضازاده در پاسخ گفت: «میدانم که خانمم به این هدیه نیاز دارد، چون پارسال که برایش یکساعت طلا هدیه گرفته بودم، به من گفت نمیداند باید با چه کلماتی از من تشکر کند. این لغتنامه را گرفتم که بداند!»
و از مردی پرسیدند: «عزیزجان، اصلا خوب نیست شما دچار چند همسری شدیها. کار قشنگی نیست.» مرد جواب داد: «خودم هم میدانم اما مجبورم میفهمی؟» با تعجب از او پرسیدند: «چرا مجبوری؟» مرد جواب داد: «چون طلاق را سهمیهبندی کردهاند و من قادر به طلاقدادن همسران سابقم نیستم، اما از طرفی وام ازدواج میدهند و من برای گذران عمر باید ازدواج کنم که بتوانم وام بگیرم. خب میبینید که قانون مرا به سمت چندهمسری سوق داده؟»
شهرام شهیدی
-
يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۱۷:۳۵
-
۱۶ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/268163/