آریا بانو

آخرين مطالب

انتقام گیری از زنان تهرانی بعد از شکست عاطفی از همسر! اجتماعي

  بزرگنمايي:

آریا بانو - مرد کینه جو وقتی از سوی همسرش ضربه عاطفی خورد، به منظور انتقام گیری دسیسه شومی را برای زنان و دختران تهرانی طراحی کرد.

به گزارش بانو نیوز ، روز 11 مهر امسال، زن جوانی با حضور در کلانتری 106 نامجو از گرفتار شدن در فریبکارانه یک مرد 54 ساله خبر داد و با توجه به حساسیت پرونده تیمی از ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری متهم وارد عمل شدند.
زن جوان در تحقیقات پلیسی ادعا کرد که ساعت 14 روز دهم مهر قصد رفتن به خانه را داشتم که سوار بر خودروی پژو 405 شدم ودر مسیر راننده که چرب زبان بود با نشان دادن چند شمش طلا گفت که می‌تواند یکی از آن‌ها را با طلا‌های من جابه جا کند. به رفتارش مشکوک شدم و پیشنهادش را رد کردم.
زن جوان افزود: پس از دقایقی که به حرف‌های راننده بی توجه بودم ناگهان مرد عصبانی یک چاقو به سمتم گرفتم و با تهدید طلاهایم را به ارزش 10 میلیون تومان سرقت کرد، اما موفق شدم شماره پلاک خودرویش را یادداشت کنم.
بدین ترتیب، با به دست آمدن نخستین سرنخ، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در گام نخست صاحب خودرو که مرد جوانی بود، بازداشت شد و ادعا کرد خودرویش را برای فروش در اختیار یکی از بستگانش به نام سعید 54 ساله قرار داده است.
همین کافی بود تا ماموران با شناسایی خانه سعید در یک عملیات غافلگیرانه متهم را که قصد خارج شدن از خانه اش را داشت دستگیر کنند و کارآگاهان در ادامه تجسس‌ها پی بردند که این مرد در سناریوی دیگری پس از طرح دوستی با زنان و جلب اعتمادشان از آن‌ها برای خرید شمش طلا پول‌های میلیونی گرفته، اما این شمش‌ها همگی تقلبی و دکوری بوده است.
انتقام گیری از زنان
سعید 54 ساله که در زندگی اش یک بار به دلیل کلاهبرداری شریکش به زندان رفته ادعا می‌کند، با ضربه‌ای که همسرم به من زد تصمیم به انتقام گیری از زنان گرفتم.
شغل؟
قبلا در کار طلا و جواهرات بودم که شریکم کلاهبرداری کرد و من ماندم با کلی طلبکار و به زندان رفتم.
الان به چه جرمی دستگیر شده ای؟
کلاهبرداری.
شیوه و شگرد؟
با خودروی پژو 405 به طور خیلی اتفاقی و گذری مسافرکشی و فقط زنان جوان را سوار می‌کردم که پس از دوستی با آن‌ها و جلب اعتمادشان به بهانه این که می‌توانم برایشان طلا و ارز ارزان تهیه کنم پول می‌گرفتم و سپس ناپدید می‌شدم. در دو مورد شمش تقلبی در اختیارشان قرار دادم.
چطور به تو اعتماد می‌کردند؟
حدود یک ماه وقت می‌گذاشتم. با سوژه هایم به رستوران و تفریح می‌رفتیم و ادعا می‌کردم در زمینه طلا و ارز فعالیت دارم و پس از اعتمادسازی می‌گفتم که می‌توانم برای سرمایه گذاری کمک شان کنم.
چقدر پول به حسابت واریز کردند؟
یکی از آن‌ها حدود 53 میلیون چک رمزدار داد یکی هم حدود 18 میلیون تومان، مبالغ میلیونی زیادی به حسابم واریز شده است.
راحت به تو اعتماد می‌کردند؟
پیشنهادم وسوسه آمیز بود و آن‌ها نیز طمع می‌کردند.
طمع؟
بله، می‌گفتم اگر 50 میلیون تومان سرمایه گذاری کنند برایشان طلا و ارز در یک زمان مناسب خریداری می‌کنم و پس از سه روز با فروش آن‌ها حدود 40 میلیون تومان سود می‌کنند، سودی که اگر این سرمایه را در بانک هم بگذارند تا 10 سال بعد نیز نمی‌توانند به دست بیاورند، به همین دلیل همه آن‌هایی که وسوسه می‌شدند و طمع می‌کردند، در دام من گرفتار می‌شدند.
این شیوه و شگرد را از کجا یاد گرفتی؟
از یک فیلم که در شبکه‌های خارجی نشان می‌داد، یاد گرفتم.
برای پول این کار را می‌کردی؟
نه، فقط برای انتقام گیری.
از چه کسی؟
از زنان.
چرا؟
سال 90 بود که شریکم همه طلا‌ها و پول هایم را بالا کشید و ناپدید شد و، چون چک‌های زیادی دست مردم داشتیم و همه من را می‌شناختند به ناچار به زندان رفتم، با توجه به این که چک‌ها در پرونده‌های جداگانه رسیدگی می‌شد به 13 سال حبس محکوم می‌شدم، اما این مسیر اولیه پرونده بود و چک بلامحل در مجموع دو سال زندان دارد که پس از یکی شدن پرونده‌ها قاضی برایم نزدیک به دو سال زندان برید. داخل زندان بودم که یک وکیل به زندان آمد، فکر کردم وکیل شاکیان پرونده ام است، اما ادعا کرد که از طرف همسرم آمده است و او طلاق می‌خواهد. باور نمی‌کردم، اما بعد از چند روز دوباره وکیل همسرم به زندان آمد و درخواست طلاق را داد. خیلی برایم سخت بود. در زندان همه می‌گفتند، این کار نامردی است و برای من هم قابل هضم نبود، حتی بستگانش هم می‌گفتند کسی که دستش بسته است نباید مشت به صورتش زد!
یعنی قصد جدایی نداشتی؟
اگر صبر می‌کرد آزاد می‌شدم و بعد درخواست طلاق می‌داد به خدا آن قدر ضربه نمی‌خوردم و با درخواست طلاقش نیز موافقت می‌کردم، ولی این که در زندان بودم و این درخواست را کرد برای من سخت بود، چون قبل از این اتفاقات زندگی خوبی برای زن و بچه هایم فراهم کرده بودم.
وضعیت مالی خوبی داشتی؟
بله، یک آپارتمان و خودروی گران قیمت داشتم و همه شرایط برای زندگی همسرم خوب بود.
بعد از آزادی تلاش کردی همسرت دوباره به زندگی بازگردد؟
به نتیجه‌ای نرسید.
بعد از آزادی چه کردی؟
شش ماه به دنبال کار گشتم، در بازار طلافروشی به طور غیرمستقیم هم برای من کار نبود و کسی اعتماد نداشت، به صنف دیگری رفتم که آن‌ها هم به خاطر سابقه دار بودنم حمایتم نکردند تا این که در تاکسی اینترنتی مشغول کار شدم و درآمد خوبی داشتم، اما بعد از دو ماه حسابم بسته شد و، چون سوءپیشینه ام را گرفته بودند، دیگر با من همکاری نکردند و این در حالی بود که من زورگیری یا سرقت نکرده بودم و سابقه ام مالی بود. مدتی هم به رستوران‌ها رفتم و ضایعات قوطی نوشابه‌ها را می‌خریدم و در کار فروش ضایعات مشغول شدم که شهرداری جلوی راهم را گرفت.
یعنی به خاطر پول دست به این کار زدی؟
نه، 100 درصد فقط به خاطر انتقام گیری دست به این کار زدم. من نیازی به پول نداشتم، در خانه مادرم زندگی می‌کنم و با حقوق بازنشستگی پدرم زندگی می‌کردیم و برادرم که وضعیت مالی خوبی دارد نیز به مادرم کمک می‌کرد. در گذشته وضعیت مالی خوبی داشتم و هیچ عقده‌ای برای خوش گذرانی و زندگی راحت ندارم که بخواهم به خاطر پول دست به این کار خلاف بزنم.
ارزشش را داشت؟
من فقط از ضربه‌ای که به زنان می‌زدم لذت می‌بردم، ارزش مالی نداشت، اما ارزش روحی داشت و حالم را خوب می‌کرد.
فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
بله، به دستگیر شدن و مصاحبه کردن با شما فکر می‌کردم، ولی هیچ چیز جز انتقام گیری برایم مهم نبود.
چرا بعد از اجرای نقشه ات پول را به حساب طعمه هایت باز نمی‌گرداندی؟
من با آن‌ها فقط دوست بودم و هیچ آدرسی از خانه آن‌ها نداشتم و سیم کارتم را نیز بعد از کلاهبرداری از بین می‌بردم و دیگر دسترسی به آن‌ها نداشتم.‌
می‌توانی پول را به شاکیان پرونده ات باز گردانی؟
بخشی از پول در حسابم است و بقیه آن را هم برادر و عمویم می‌توانند تهیه کنند و رضایت بگیرند.
چند سال قبل ازدواج کردی؟
سال 70 ازدواج کردم.
با انتقام گیری به آرامش رسیدی؟
وقتی دستبند روی مچم خورد به آرامش رسیدم.
به نظرت به خودت لطمه نزدی؟
ایرادی ندارد، گاهی اوقات باید به خودت لطمه بزنی تا لطمه‌ای که در گذشته خوردی از بین برود!
چرا از همسرت انتقام نگرفتی؟
چون نمی‌خواستم به زندگی فرزندانم آسیب برسد.
انتقام گیری و لطمه زدن به دیگران درست است؟
نه، ولی در موقعیتی قرار گرفتم که راه دیگری نداشتم. یک فیلم بود که در آن به قاتل گفتند چرا آدم کشتی، گفت، چون در موقعیتی که قرار گرفتم و دست به این کار زدم، اگر هرکس دیگری در آن موقعیت قرار می‌گرفت دست به قتل می‌زد. من هم در موقعیت قرار گرفتم.
چرا پیش روان شناس نرفتی؟
فکر می‌کردم سالم هستم، ولی مغز سالمی ندارم و تازه فهمیده ام مشکل دارم.
«سعید در این صحنه دست روی صورتش گذاشت و شروع به گریه کرد و اشک روی گونه هایش جاری شد و خواست دقایقی ساکت باشد».
چرا گریه؟
به خاطر گذشته و زندگی که داشتم و حالا دیگر هیچ چیز برایم نمانده است.
چه آرزویی داری؟
آرزو داشتم به زندان بروم. باور نمی‌کنید در دادسرا متهمان التماس می‌کنند که با قرار وثیقه آزاد شوند، ولی من التماس می‌کنم که مرا به زندان بفرستند.
چرا زندان؟
چون در آن جا آدم‌ها در یک سطح هستند، اما بیرون از زندان همه نامردی می‌کنند، چه از نظر مالی چه از نظر احساسات هیچ کسی به فکر دیگری نیست و همه به دنبال پله کردن همدیگر هستند.
یعنی در زندان آرامش داری؟
من دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم، انتقام گیری از زنان دیوار زندان بلند، اما عمرش کوتاه است و من هم آزاد می‌شوم. زندان قبرستان زنده هاست.
قبرستان زنده ها؟!
بله، مادر من اگر ازش بخواهم فقط سه شنبه‌ها می‌تواند به ملاقاتم بیاید، آن هم باید 100 کیلومتر مسافت را طی کند که هفته‌ای یک بار یا دو هفته یک بار و سپس ماهی یک بار و کم کم ملاقات‌ها زمانش طولانی‌تر می‌شود و این برای همه ما زندانی‌ها عادی است، مثل این که وقتی یک نفر فوت می‌کند هر روز همه به سر مزارش می‌روند، اما با گذشت زمان دیگر فراموش می‌شود.
از شریکت خبر داری؟
به حساب امروز که چهار میلیارد تومان از من کلاهبرداری کرد و به کانادا رفت و دیگر از او خبری ندارم.
برنامه‌ای برای آینده داری؟
آزاد شوم به کنار مادرم می‌روم و بچه هایم را هم که مثل همیشه می‌بینم، هیچ برنامه خاصی برای آینده ندارم.
حرف آخر؟
شاکیان نگران نباشند پولشان را می‌پردازم.
بنا به این گزارش، این متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
تحلیل کارشناس
انتقام جویی از زنان برای رسیدن به آرامشی کاذب
دکتر مصطفی اقلیما آسیب شناس اجتماعی و استاد دانشگاه
در اغلب خانواده‌هایی که مردان به خاطر بدهی یا هر جرم دیگری به زندان می‌روند وقتی در حبس هستند، همسران شان به دلیل فشار‌های مالی چاره‌ای جز طلاق و جدایی ندارند و اکثر این مردان اسیر در حبس وقتی از زندان آزاد می‌شوند و به جامعه بازمی گردند به دلیل فروپاشی کانون خانواده هیچ امید و آینده‌ای را برای خود ترسیم نمی‌کنند و، چون انگ مجرم و زندانی بر پیشانی آن‌ها خورده است، انتقام گیری از زنان برای خود در جامعه شغل آبرومندی را تصور نمی‌کنند و گاهی اوقات همین شرایط بحرانی سبب می‌شود به دیگر جرایم یا خیانت‌های دیگر روی بیاورند، چون کانون خانوادگی ندارند که عامل ایجاد انگیزه و ترقی شان شود و به سادگی برای دور شدن از گذشته‌ای که داشتند مرتکب رفتار‌های غیراخلاقی می‌شوند.
زنان در خانواده وقتی ازدواج می‌کنند و تشکیل خانواده می‌دهند به همسر وفرزندان خود وابستگی بیشتری دارند در حالی که این حالت در مردان کمتر دیده می‌شود. مردانی که بعد از آزادی با خانواده‌ای از هم پاشیده رو به رو می‌شوند، به دلیل کمبود‌ها و احساس حقارت دست به رفتار‌هایی می‌زنند تا انتقام خود را از همسرشان به عنوان یک زن بگیرند.
وقتی یک زن در شرایط سخت و دشوار مانند حبس و زندان طلاق می‌گیرد، انتقام گیری از زنان کینه و عقده حقارت را در وجود همسر خود رشد می‌دهد و این قبیل مردان برای انتقام جویی جذب زنانی می‌شوند تا با سوء استفاده از آن‌ها انتقام رفتار‌های همسرشان را بگیرند. البته باید گفت در این بین مردانی نیز هستند که شخصیت زن ستیزی دارند و، چون قبح مردانه شان شکسته شده برای بازیابی روحیه اززنان دیگر انتقام می‌گیرند. این مردان اولویت‌های شان در زندگی تغییر می‌کند و وقتی خود را در جایگاه و مقام یک مجرم می‌بینند، خود را در زندگی بازنده تلقی می‌کنند و به جای تلاش برای ساختن یک زندگی جدید تمام ظرفیت‌های خود را برای انتقام جویی از زنان دیگر به کار می‌گیرند و اغلب شان با بازی کردن با احساسات برخی زنان دست به سرقت و تلکه کردن اموال آن‌ها می‌زنند. این مردان حتی اگر روزگاری به ثروت هنگفت و فراوان دست پیدا کنند باز هم احساس کمبود آن‌ها را با مشکلات و آسیب‌هایی رو به رو می‌کند که ناشی از زخم‌هایی است که در گذشته خورده اند و همچنان درصدد انتقام جویی هستند و آتش کینه درونی شان هیچ گاه خاموش نمی‌شود.
انتهای متن/*

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/266523/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

خدایا زندگی رو زیر و رو کن

پنج عامل سقوط الهلال در لیگ قهرمانان آسیا

برخورد صمیمانه شمسایی با خبرنگار ژاپنی

تیم ملی یک مربی جدید می‌خواهد

درویش مدیرعامل پرسپولیس پس از خصوصی‌سازی

ممنون به خاطر همه چیز؛ خداحافظ برای همیشه!

درخشان: پرسپولیس شرایط خوبی برای پیروزی برابر آلومینیوم دارد

آشوبی: پرسپولیس در این بازی فرصت اشتباه ندارد

طلسم 2765 روزه پرسپولیس علیه صعود آلومینیوم!

همنام مدیر جدید پرسپولیس روی نیمکت و سکو!

دومین طلا برای ملی پوش ووشو ایران

تازه کردن سبزی پژمرده با چند ترفند ساده خانگی!!

شغل های استرس زا را بشناسید/اینفوگرافی

برگزاری کشتی فرنگی جام تختی بدون مدعیان

پیروزی سخت یونایتد مقابل قعرنشین در شب خروج لیورپول از کورس قهرمانی!

کار سخت عقاب‌ها در فینال سوپرلیگ بسکتبال غرب آسیا

انریکه: تا امباپه حرف نزند چیزی نمی‌گویم!

علیرضا فغانی یکی مثل کولینا برای آسیایی‌ها

پرسپولیس به جد‌ی‌ترین طلبکارش رسید!

دانشگر بدون کتف‌بند در تمرینات

داوید رایا آرسنال را نجات می‌دهد

با آدم های منفی اطرافم چگونه رفتار کنم که انرژی شان را جذب نکنم؟

چگونه کودک حرف گوش نکن را تربیت کنیم؟

کدام ویتامین باعث کاهش خطر ابتلا به نقرس میشود؟

اتلتیک بیلبائو ایران در انتظار رویایی با سپاهان

کلوپ: حالا فقط لغزش سیتی و آرسنال ما را قهرمان می کند

خوشحالی هواداران اینتر پس از کسب بیستمین قهرمانی در لیگ

کار بزرگ یاران حاج‌صفی با 3 گل طلایی

خلاصه بازی منچستریونایتد 4 - شفیلد یونایتد 2

اسبقیان: دخل و خرج دو باشگاه بر عهده مالکان آنهاست

تن هاخ: وحشت نکردیم، خیلی خونسرد بردیم

آقای کلوپ لیگ را در گودیسون پارک از دست دادی!

خنده های یورگن کلوپ پس از گل دوم اورتون به لیورپول

نایب رئیس بارسا تأیید کرد؛ ژاوی می‌ماند

سخت‌ترین بازیکنانی که مقابل خسرو قرار گرفتند

خلاصه بازی اورتون 2 - لیورپول 0

تمجید سایت فیفا از عملکرد متقدرانه شاگردان شمسایی

امیدوارم رانگنیک پیشنهاد بایرن را رد کند

گل دوم اورتون به لیورپول توسط دومنیک کالورت لوین در دقیقه 58

احساساتی شدن جان تری پس از پیام تبریک مورینیو به مناسبت ورود به تالار مشاهیر لیگ برتر

آخرین وضعیت بدهی‌های سرخابی‌ها به بانک شهر

چگونگی فرآیند واگذاری سرخابی‌ها از زبان احمدی

پاری‌سن‌ژرمن برد و در آستانه قهرمانی قرار گرفت

احمدی: تیمی خواهیم ساخت که در آسیا مدعی باشد

گل دوم منچستریونایتد توسط فرناندز از روی نقطه پنالتی در دقیقه 61

گل سوم منچستریونایتد توسط فرناندز در دقیقه 81

گل چهارم منچستریونایتد توسط هویلون در دقیقه 86

پیش بینی وضعیت بارندگی برای آخر هفته

ماجرای تعطیلی شنبه یا پنجشنبه جنجالی شد

یوسفی: من هیچ دلخوری از آقای دبیر ندارم