8 توصیه و نکته برای بهبود مهارت های ارتباطی در 10 دقیقه
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - بازده / ارتباط برقرار کردن برای آدمها از آن چه فکر میکنند دشوارتر است. هر کسی میتواند بگوید چه احساسی دارد، چیزی را توصیف کند، و با آدمهای اطرافش ارتباط بگیرد. با وجود این، آن ارتباط چقدر موثر است؟ و چه مقدار به وادی ناخواستهی حرفهایی کشیده میشود که نمیتوانند پیامشان را خوب منتقل کنند؟ در ادامه با ما همراه باشید تا 8 توصیه و نکته برای بهبود مهارت های ارتباطی در 10 دقیقه را بدانید.
بهبود مهارت های ارتباطی
در زندگی روزمره چه کمکی به شما میکند؟
این به شما نشان میدهد که روش ارتباط برقرار کردنتان تا چه اندازه میتواند بر سایر آدمها تاثیر متفاوتی بگذارد. تصمیمشان در اعتماد به شما، دوست داشتنتان، خرید از شما، کمک به شما و ….
در اینجا بعضی از تکنیکهای بسیار سادهای که میتوانید اتخاذ کنید و ظرف 10 دقیقه به بهبود مهارت های ارتباطی خود کمک کنید آمده است.
1. بر کیفیت تمرکز کنید
درس اول به منظور بهبود گستردهی مهارتهای ارتباطیتان تمرکز بر کیفیت است.
اگر میتوانید، سعی کنید تمام انواع کلمات فاصله پر کن را حذف کنید مثل «واقعا»، «درحقیقت»، «می دانید؟» و …
این کلمات مطلقا هیچ ارزشی بر مکالمهی شما نمیافزایند و عملا هیچ معنی ندارند. آنها فقط برای زنده نگه داشتن مکالمه استفاده میشوند و زمان بسیار بیشتری طول خواهد کشید تا به منظور اصلی برسید.
به جای استفاده از این کلمات که در کل مکالمهی شما را به هم میریزند، استفاده از درنگ و ایست را استفاده کنید …
2. با مکث کردن بر سخنانتان تاکید کنید
استفاده از مکثها و درنگها به جای پر کردن مکالمه با کلمات بیهورده میتواند بسیار موثر باشد. درنگها میتوانند بر قسمتهای مختلفی از پیام شما تاکید داشته باشند و کمک کنند ارتباط قدرتمندتری برقرار کنید.
از اینکه هر از گاهی وسط مکالمه درنگ کنید، به جای آنکه به کلمات فاصله پر کند تکیه کنید، تا بدون هیچ سکوت ناخوشایندی سخنانتان را به پایان برسانید نترسید.
وقفهها میتوانند بسیار قدرتمند باشند و بر بخش های مختلف پیام تاکید کنند اما دربارهی اینکه درس بعدی برای بهبود مهارتهای ارتباطی کدام است کمی بیشتر صحبت خواهیم کرد.
مهارت بعد احتمالا تنها مهمترین مهارت به لحاظ توانایی مکالمه در کل است. اگر بتوانید بر این مهارت مسلط شوید قادر خواهید بود مکالمههای بیپایانی با تقریبا هر کسی داشته باشید.
3. موضوعاتی برگزینید که قابل تقسیم بندی باشند
این تکنیک بسیار مبتکرانهای برای بهبود مهارتهای ارتباطی است. همچنین بسیار خوب تصمین خواهد کرد هرگز در رابطه با حرفهایی که میخواهید بزنید کم نیاورید.
مثلا چهار موضوع مختلف در رابطه با صحبت کرن از یک شهر وجود دارد که میتوانید از آنها زیرشاخههایی بگیرید:
– میتوانید دربارهی زمانی که میخواهید به …. سر بزنید صحبت کنید.
– میتوانید دربارهی اینکه راجع به هومهی شهر چه احساسی دارید صحبت کنید.
– میتوانید دربارهی رابطهتان با طبیعت صحبت کنید.
– همچنین میتوانید دربارهی اینکه چقدر درونگرا هستید و چطور میتوانید با تنفری که از بودن در کنار آدمهای زیاد احساس میکنند ارتباط برقرار کنید.
وقتی مکالمهای از بین میرود معمولا به خاطر آن است که هیچ موضوع دیگری که جالب باشد برای گفتگو وجود ندارد.
پس وقتی فرصت کانال زدن به موضوعات مختلف دست داد، یکی را که به صحبت کردن دربارهاش علاقمند هستید انتخاب کنید. همچنین یادتان باشد که میخواهید به طرف دیگر نیز فرصت بدهید دربارهی موضوعات متعددی صحبت کند. اگر به آنها موضوعی برای کانال زدن از مکالمه ندهید نهایتا بحث شما با نابودی مواجه خواهد شد.
این مهارت با تمرین به دست میآید.
هرچه بیشتر توجه شوید دنبال موضوعاتی برای به درازا کشاندن صحبتهایشان هستند بیشتر به آنها توجه خواهید کرد.
4. بیش از حد سوال نپرسید
به آخرین باری که برای یک مصاحبه رفتید فکر کنید. وقتی به مصاحبهها فکر میکنم به اینکه چیزی بسیار پرتنش، و اعصاب خرد کن هستند و در عمل چیزی نیستند که متوسط افراد از انجامش رضایت داشته باشند فکر میکنم.
اشتباه رایجی که تعداد زیادی از آدمها موقع آشنایی با فردی جدید انجام میدهند ورود به آنچیزی است که من حالت مصاحبه می نامم. آنها طرف مقابل را با سوال پس از سوال پس از سوال بمباران میکنند و این میتواند بسیار آزاردهنده باشد. مشکل پرسیدن سوال های بیش از حد آن است که باعث میشود گفتگو یک طرفه بشود.
وقتی سوالی میپرسید در واقع هیچ اطلاعاتی دربارهی خودتان به اشتراک نمیگذارید. تمام کاری که میکنید مطالبهی اطلاعات از طرف مقابل است.
این همانجایی است که آن احساس ناخوشایند در طرف مقابل به وجود می آید. کمبود اتصال و ارتباط که به وجود میآید. شما میخواهید اطلاعات مربوط به خودتان را تا حد امکان به اشتراک بگذارید تا اینکه به بتوانید توافق و ارتباط ایجاد کنید.
5. استفاده از جملهها و گزارهها به جای سوال
توصیهی آخر این فهرست استفاده از گزارهها به جای سوالات است.
وقتی گزارههایی بیان میکنید، اطلاعاتی را دربارهی خودتان به اشتراک میگذارید، به دفعهی بعدی که با دوستان یا رفقای نزدیک بیرون میروید توجه میکنید ، متوجه خواهید شد که اکثر مکالمهها با همین گزارهها به وجود میآیند.
هر از گاهی هم بد نیست به عنوان یک حرکت طبیعی در گفتگوی خود سوالی بپرسید. اما اکثر جملات باید گزاره باشند. انواع بسیار مختلفی از گزارهها وجود دارند اما چند مورد از آنها به قرار زیر هستند.
1. گزارههای نقلی/عقیدهای
گزارهی عقیدهای داستانی را میگوید یا عقیدهای را دربارهی چیزی نشان میدهد.
مثلا این سوال را در نظر بگیرید: «از چه چیزی میترسید؟!»
و حالا نمونهی گزارهای که میتوان به عنوان جایگزین برای این پرسش استفاده کرد:
«من قبلا بچه که بودم از تاریکی وحشت داشتم. زیر پتو با کنار پدرم میخوابیدم تا از شر دیوها و ارواح در امان بمانم.»
ببنید که چطور سوال هیچ چیز را از شما به اشتراک نمیگذارد! واقعا به طرف دیگر هیچ اطلاعاتی علاوه بر پاسخ سوال شما نمیدهد؛ در نتیجه فقط به او چیزی برای صحبت کردن عرضه میکنید.
از طرف دیگر، گزارهی داستانی، نیز به طرف مقابل فرصتهایی برای صحبت کردن در باب موضوعات مختلف میدهد.
2. گزارهی خوانش سرد
گزارهی خوانش سرد راهی عالی برای استفاده از گزاره در رابطه با کسی است که به تازگی ملاقات کردهاید و با او آشنا شدهاید.
این یک نوع مشاهده دربارهی طرف دیگر است. به جای گفتن «برای سرگرمی دوست دارید چه کاری انجام بدهید؟» چیزی شبیه این بگویید: «به نظر فرد بامزهای میرسید شرط میبندم که سرگرمیهای جالبی هم دارید.»
این ترفندی عالی است چون شخص میتواند به سه طریق مختلف واکنش بدهد:
یک: اشتباه میکنید و شما را اصلاح نمیکنم. من خیلی بامزه نیستم. بر عکس تمام روز را میخوابم اما از شما خواهم پرسید چرا اینطور فکر میکنید.
دو: راستش را بخواهید من خیلی با مزه نیستم اما کنجکاوم بدانم چرا فکر کردید هستم!
سه: درست میگویید و همزمان رابطهی خوب و زیادی شکل میگیرد. من با مزه هستم. دوست دارم برقصم و آواز بخوانم اما از کجا میدانستید؟
3. گزارههای تصادفی
نهایتا، گزارههای تصادفی را داریم؛ نسبتا واضحاند؛ کاملا گزارههایی تصادفی هستند که به معنای دقیق کلمه فقط یکهو در ذهنتان جرقه میزنند. آنها طیف وسیعی را در بر میگیرند از هر چیزی که اطرافتان اتفاق میافتد، ماجراهای مشاهداتی و … تعداد چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که میتوانید دربارهشان صحبت کنید.
و انجام این کار باعث میشود به طرز باورنکردنی برای دیگران شخصی جالب و کنجکاو به نظر برسید، به ویژه وقتی قرار دارید! هرچه تصادفیتر، بهتر. چچرا؟ چون گارد افراد را باز میکند و باعث میشود رودربایستی را کنار بگذارند.
هر وقت که با کسی قرار گذاشتهاند همان سوالهای لعنتی را از آنها پرسیدهاند یا هر وقت که با کسی آشنا شدهاند.
این بار، شما گفتگویی تصادفی ترتیب میدهید که مطمئنشان میکند از آن سوالهای خسته کننده خبری نیست.
چند نمونه:
«از دوستانی که فقط و فقط تمام طول روز را دربارهی فوتبال حرف میزنند خستهام.»
«به این فکر میکنم که یک سالی را از مدرسه مرخصی بگیرم.»
هر یک از این گزارهها اطلاعات بسیار زیادی را دربارهی شما به دست میدهند و همچنین موضوعات متعددی را پیش میکشند و مطرح میکنند و در نهایت احساس خلاقیت و خودجوش بودن به مکالمه اضافه میکنند. امیدوار هستیم از این نوشتار استفادهی کافی را برده باشید.
-
جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۲:۰۰
-
۳۸ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/257936/