آریا بانو

آخرين مطالب

عاقبت طلاقِ مادر برای رسیدن به مردی دیگر اجتماعي

  بزرگنمايي:

آریا بانو - آخرین خبر / آن قدر درگیر هوس‌های نفسانی بودم که دیوانه‌وار برای طلاق از همسرم اصرار می کردم. گویی نه چیزی می شنوم نه چیزی می بینم به طوری که حتی از نوزاد یک روزه ام گذشتم و ...
این‌ها بخشی از اظهارات زن 29 ساله‌ای است که اشک ریزان وارد کلانتری آبکوه شد. او که چهره در هم شکسته اش را زیر نقاب مادری پنهان کرده بود در حالی که فریاد می زد دوست دارم پسرم را به آغوش بکشم اما او چشم دیدن مرا ندارد درباره عشقی خاکستری و سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه گفت: هنوز یک هفته از آغاز سال تحصیلی نگذشته بود که شبی مادرم مرا به گوشه اتاق برد و گفت: فردا قرار است خواستگار بیاید و نباید مدرسه بروی! آن زمان معنای زندگی مشترک را نمی دانستم و هیچ گونه اطلاعاتی در این باره نداشتم. خلاصه روز بعد لباس شیکی پوشیدم ودر آشپزخانه منتظر ماندم تا مادرم بگوید «دخترم چایی بیاور!» پدرم راننده کامیون بود و هیچ وقت به درس و مدرسه اهمیتی نمی داد، این درحالی بود که من از درس خواندن و تحصیل لذت می بردم. بالاخره مادرم صدایم کرد و من با سینی پر از استکان های چای نزد خانواده خواستگارم رفتم. پدر محمود دوست صمیمی پدرم بود و آن ها قبلا درباره ازدواج من و محمود صحبت کرده بودند با وجود این درحالی مراسم عقدکنان ما برگزار شد که من هیچ حس و علاقه ای به محمود نداشتم. نامزدم شغل آزاد داشت و جوانی خوشگذران و عیاش بود. او فقط با دوستانش به تفریح و مسافرت می رفت و اعتقاد داشت که باید از روزهای جوانی اش لذت ببرد.
ولی من که هنوز آرزوی تحصیل داشتم از او قول گرفتم تا مانع ادامه تحصیل ام نشود او هم به راحتی قبول کرد و شرط گذاشت که من هم کاری به کارش نداشته باشم. این گونه بود که با پایان مقطع راهنمایی وارد دبیرستان شدم و پس از آن به زندگی مشترک با محمود ادامه دادم. وقتی وارد دانشگاه شدم که پسرم به دنیا آمده بود. در همین حال من فقط به تحصیل و خانه داری فکر می کردم و همسرم نیز به دنبال خوشگذرانی های خودش بود. هر روز که می گذشت فاصله عاطفی بین من و محمود بیشتر می شد و من کمبود محبت را با همه وجودم حس می کردم. همسرم نیز توجهی به من نداشت و گاهی چند روز یک بار هم او را نمی دیدم تا این که در دانشگاه با مردی آشنا شدم که شرایطی شبیه مرا داشت. این آشنایی به درد دل های خانوادگی کشیده شد و هرکدام ریز و درشت زندگی مان را برای یکدیگر بازگو می کردیم. در همین روزها عاشق «فتاح» شدم. آن قدر به او عشق می ورزیدم که گویی مانند دختری نوجوان وچشم و گوش بسته عاشق شده ام. همواره همدیگر را در گوشه و کنار دانشگاه ملاقات می کردیم و تلفنی هم در ارتباط بودیم. این رابطه خیابانی به جایی رسید که «فتاح» پیشنهاد کرد از همسرم طلاق بگیرم و با او ازدواج کنم! از این پیشنهاد خیلی خوشحال شدم چرا که وابستگی شدیدی به فتاح داشتم و نمی توانستم او را فراموش کنم. دیگر محمود را نمی دیدم و با هر بهانه ای به دانشگاه باز می گشتم تا ساعاتی را در کنار فتاح باشم. اما درخواست طلاقم را با همسرم زمانی مطرح کردم که فهمیدم باردار هستم با وجود این محمود با طلاق توافقی به این شرط موافقت کرد که فرزندانم نزد او باشند. از سوی دیگر هم فتاح به من گفته بود که با همه اختلافاتی که با همسرش دارد حاضر نیست او را به خاطر فرزندانش طلاق بدهد و من باید به عنوان همسر دوم کنار او زندگی کنم. در عین حال من دل باخته فتاح بودم و با هر شرایطی حاضر بودم بااو ازدواج کنم. بالاخره چند ماه دیگر هم تحمل کردم تا این که پسر دومم نیز به دنیا آمد. من هم نوزاد یک روزه را به محمود سپردم واز بیمارستان به خانه پدرم رفتم. محمود هم که هیچ وقت فکر نمی کرد تا این اندازه عاطفه مادری را زیرپا بگذارم روز بعد از این ماجرا طلاق توافقی را امضا کرد. آن زمان چنان در یک عشق خیابانی فرو رفته بودم که چیزی جز فتاح را نمی دیدم خلاصه چند ماه بعد با فتاح ازدواج کردم و او خانه ای برایم اجاره کرد ولی آرام آرام دچار عذاب وجدان شدم و از این که فرزندانم را این گونه رها کرده بودم زجر می کشیدم بالاخره بعد از گذشت پنج سال از این ماجرا و درحالی که فرزند دوساله فتاح را در آغوش داشتم تصمیم گرفتم به دیدار فرزندانم بروم اما محمود تلفن های مرا بی پاسخ می گذاشت به همین دلیل به منزلش رفتم اما پسر بزرگم وقتی مرا در آستانه در دید محکم در واحد آپارتمانی را کوبید و گفت: خجالت می کشم که تومادرم باشی ...!

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/256993/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

اتلتیک بیلبائو ایران در انتظار رویایی با سپاهان

کلوپ: حالا فقط لغزش سیتی و آرسنال ما را قهرمان می کند

خوشحالی هواداران اینتر پس از کسب بیستمین قهرمانی در لیگ

کار بزرگ یاران حاج‌صفی با 3 گل طلایی

خلاصه بازی منچستریونایتد 4 - شفیلد یونایتد 2

اسبقیان: دخل و خرج دو باشگاه بر عهده مالکان آنهاست

تن هاخ: وحشت نکردیم، خیلی خونسرد بردیم

آقای کلوپ لیگ را در گودیسون پارک از دست دادی!

خنده های یورگن کلوپ پس از گل دوم اورتون به لیورپول

نایب رئیس بارسا تأیید کرد؛ ژاوی می‌ماند

سخت‌ترین بازیکنانی که مقابل خسرو قرار گرفتند

خلاصه بازی اورتون 2 - لیورپول 0

تمجید سایت فیفا از عملکرد متقدرانه شاگردان شمسایی

امیدوارم رانگنیک پیشنهاد بایرن را رد کند

گل دوم اورتون به لیورپول توسط دومنیک کالورت لوین در دقیقه 58

احساساتی شدن جان تری پس از پیام تبریک مورینیو به مناسبت ورود به تالار مشاهیر لیگ برتر

آخرین وضعیت بدهی‌های سرخابی‌ها به بانک شهر

چگونگی فرآیند واگذاری سرخابی‌ها از زبان احمدی

پاری‌سن‌ژرمن برد و در آستانه قهرمانی قرار گرفت

احمدی: تیمی خواهیم ساخت که در آسیا مدعی باشد

گل دوم منچستریونایتد توسط فرناندز از روی نقطه پنالتی در دقیقه 61

گل سوم منچستریونایتد توسط فرناندز در دقیقه 81

گل چهارم منچستریونایتد توسط هویلون در دقیقه 86

پیش بینی وضعیت بارندگی برای آخر هفته

ماجرای تعطیلی شنبه یا پنجشنبه جنجالی شد

یوسفی: من هیچ دلخوری از آقای دبیر ندارم

عکس یادگاری دبیر با کودکان کشتی گیر

امیری: تبریک ویژه به هواداران 2 تیم به خاطر این اتفاق ارزشمند

دبیر: اختلاف با پیمان یوسفی؟ من کینه ای نیستم

مهارت بی‌نظیر دیگو مارادونا؛ پنج ضربه متوالی به تیرک و چیپ زدن به دروازه بان

تیم رویایی 11 نفره اندی کول از هم تیمی های سابقش در منچستریونایتد

19 سال پیش در چنین روزی؛ سوپرگل وین رونی به نیوکاسل

خوشحالی شدید هوادار آرسنال پس از دریافت پیراهن مارتین اودگارد

اتفاق خوب برای سپاهان قطعی شد

مدیر اینتر: قرارداد اینزاگی تمدید می‌شود

محافظت شیر مادر از توله‌ها در برابر گله گاومیش‌های عصبانی

چرا اجرام زحمت در ایستگاه فضایی بین المللی شناور می شوند؟

دکلمه زیبای خسرو شکیبایی

گفت و گوی خبرنگاران با امیررضا معصومی در حاشیه مراسم اختتامیه جشنواره قهرمان ایران

اهدای جایزه برترین فدراسیون سال به فدراسیون کشتی و علیرضا دبیر

صحبت های علی نادری سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی پس از انتخاب به عنوان برترین سرمربی سال 1402

تجلیل از حسین عبدی، سرمربی تیم ملی جوانان و شوخی های پیمان یوسفی

گل اول اورتون به لیورپول توسط جارد برنثویت در دقیقه 27

خطر از بغل گوش ستاره آرژانتینی گذشت

ستاره رئال در انتظار بایرن مونیخ پرستاره!

تاج و کافا قدرت‌ اول فوتسال آسیا

آخرین خبر در مورد حضور یحیی در تراکتور

رفتار عجیب از رییس فدراسیون کشتی؛ دبیر با پیمان یوسفی دست نداد!

ژاوی در بارسلونا می‌ماند

قابی از سحر دولتشاهی و حامد بهداد در پشت صحنه یک فیلم