آریا بانو

آخرين مطالب

دست‌های لرزان همسر به خاطر دروغِ عشقش اجتماعي

  بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / زن جوان رنگ پریده و تکیده در اتاق درمان را باز می کند و روی صندلی می نشیند. لبخند تلخی بر لب دارد و می گوید: 12 سال پیش من و شوهرم به همدیگر علاقه مند شدیم.
مادر و پدرم مخالف بودند، اما من عشق را با تمام وجودم احساس می‌کردم. با اصرارهای من خانواده رضایت دادند و ازدواج کردیم، اما خیلی زود همه چیز عوض شد و در همان چند ماه اول متوجه شدم شوهرم معتاد است. شوکه شده بودم. باورش سخت بود. زن جوان ادامه می دهد : از حرف های شوهرم متوجه شدم که قبل از ازدواج با من هم اعتیاد داشته است، ولی به من حرفی نزده بود و این پنهان کاری و اعتیاد ذهنم را درگیر کرده بود.
روز به روز می دیدم که از او فاصله می گیرم و دور و دورتر می شوم ، تحملش دشوار بود اما او بی اعتنا به این که جلوی او ذره ذره آب می شوم سرگرم خودش و مواد بود.
چند سال دیگر گذشت، شرایط روز به روز برای من سخت تر شد تا این که وقتی به خود آمدم متوجه شدم باردار هستم. اوایل می خواستم خودم را از شر موجود بی گناهی که هر روز در وجود من بیشتر رشد می کرد ، خلاص کنم ولی نتوانستم تا این که فکر کردم می توانم بخشی از تنهایی هایم را با فرزندم پر کنم. دوران بارداری را با تمام سختی هایش طی کردم و فرزندم را به دنیا آوردم. پسرک کوچکی که دیدنش مرا شاد نمی کرد ، حوصله گریه هایش را نداشتم و دلم نمی خواست او را در آغوش بگیرم . بیشتر وقت ها گریه می کردم و بی حوصله بودم. چند هفته ای مادرم به خانه ما آمد و به من کمک کرد تا این که او هم رفت و من ماندم و نوزادی که نیاز به مراقبت داشت، اما.....
اشک پهنای صورتش را خیس می کرد و دردی عمیق در نگاهش می پیچید.
می پرسم: همسرت کجاست؟ با دست به بیرون اتاق اشاره می کند.
مرد انگار در درونش غوغایی است ، می نشیند و به زن نگاه می کند. زن با دیدن مرد انگار سر درد دلش باز و خشم هایش لبریز می شود.
- همیشه می گوید تو یک زن غرغرو هستی. بچه‌ات هم مثل خودت است. خب هرچه که بوده، بوده است دیگر. آدم که نباید این قدر با گذشته زندگی کند. خیلی راحت می تواند همه چیز را فراموش کند. خیلی راحت به خودش بگوید چیزی نشده است، شوهرم یک اشتباهی کرده خودش هم فهمیده است. مرد به همسرش نگاه می کند و می گوید: با همین غرغرهایت من را خسته می کنی. یادت می آید اول ازدواج مان وقتی فهمیدی اعتیاد دارم خودت را از من دور می کردی ، دور که شدی من بیشتر به سمت مواد رفتم و درگیر شدم. اگر این کار را نکرده بودی، من الان در این شرایط قرار نداشتم.
به مرد می گویم : قطعا اشکالاتی در زندگی تان وجود داشته که قبل از ازدواج به طرف اعتیاد رفته اید ولی زمانی که ازدواج می کردید، او را در جریان اعتیادتان قرار دادید؟
می گوید: نه نگفتم.
می پرسم: چرا؟
می گوید: چون دوستش داشتم.
می گویم: به نظرتان وقتی کسی را دوست داریم باید چیزی را از او پنهان کنیم؟
نگاه می کند و چند لحظه بعد سرش را به علامت نفی تکان می دهد و می گوید: قبول دارم که من مشکلاتی داشته و دارم، ولی می تواند فراموش کند.
می گویم: اجازه دهید یک سوال از شما داشته باشم، یادتان می آید که در کودکی یا حتی وقتی جوان تر بودید، از طرف نزدیکان تان سیلی خورده باشید؟
با لبخند می گوید : بله، پدرم کارش همین بود، وقتی می خواست ما را سر جای خودمان بنشاند، تمام اقتدارش را سیلی می کرد.
می پرسم : آیا سیلی ها را فراموش کرده اید؟
می گوید: نه! مگر می شود فراموش کرد. او به من صدمه زد و هنوز هم آن روز را خوب به یاد دارم.
می گویم : صدمه ها چند نوع است. یک نوع از صدمه ، صدمات بدنی است ولی گاهی صدمه ها، روحی است. در آسیب هایی که افراد وارد می کنند متوجه عمق فشار و اندوهی که بر جا می ماند نیستند. شما با من موافقید؟
می گوید: درست می گویید. من اصلا متوجه نبودم.
به زن جوان رو می کنم و می گویم : از طرف دیگر نباید با گذشته زندگی کرد، می دانید چرا؟ چون ما روی گذشته هیچ کنترل و تسلطی نداریم و فکرها فقط ما را تحت سیطره قرار می دهند بنابراین باید روی لحظه حال و اکنون تمرکز کنیم.
مرد می گوید : اجازه بدهید نکته ای را که الان متوجه شدم بگویم . من با اعتیاد به همسرم ضربه زده ام و اگر این اشتباه را نمی کردم، او سال ها افسرده نبود. اگر این کار را نکرده بودم این همه بین ما فاصله نیفتاده بود. حالا که نمی شود فراموش کرد، باید چه کار کنیم؟
می گویم : همه آدم ها اشتباه می کنند، اگر چه مشکلات و ناراحتی ها فراموش نمی شوند ولی می شود با بخشش هم به خود و هم به رابطه آرامش و گرما داد.
به همدیگر نگاه می کنند. برمی خیزند تا اتاق را ترک کنند. مرد می گوید : زندگی مان را دوست دارم. می خواهم رابطه مان پر از گرما و آرامش شود.
زن نیز می گوید : به من یاد می دهید که چطور باید بخشید؟
چند جلسه بعد مرد برای ترک اعتیاد اقدام کرد و زن با دنبال کردن جلسات درمان، توانست تا حدی بر افسردگی غلبه و رابطه اش را با همسر و پسرشان صمیمی تر کند.
وقتی نگاه ها از سرگردانی در می آیند و دست های لرزان در هم گره می شوند، برگ سبزی در دفتر زندگی ورق می خورد و شکوه زندگی متجلی می شود.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/256475/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

نروژ بزرگترین کشتی‌های هیدروژنی جهان را می‌سازد

تمجید گواردیولا از لیورپول

آخرین وضعیت کشتی آزاد برای المپیک

قرقیزستان از شکست برابر تاجیکستان گریخت

مدیرروستا: منافع برخی کشیدن ترمز پیشرفت لیگ است

اتفاق عجیب برای ژیمناست تاریخ‌ساز ایران

واکنش‌های برتر مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا

ستاره بارسلونا تهدید به مرگ شد!

کشتی ایران رکورد تاریخش را در مسابقات قهرمانی آسیا شکست

داوران هفته 28 لیگ دسته اول مشخص شدند

عالیشاه بازی آلومینیوم را از دست داد

بچه بال مگسی رو واکس زده!

چرا «گناه فرشته» نظر مخاطب را جلب نکرد؟

رابطه تازه سحر دولتشاهی و پیمان معادی صدای برخی‌ها را درآورد!

اجرایی زیبا و جذاب در برنامه «صداتو»

آزار و قتل زن جوان توسط مرد همسایه؛ متهم: جسد مقتول را به آتش کشیدم

آمار نهایی داوطلبان نوبت دوم کنکور اعلام شد

دره انجیرک تا مرخیل؛ تصاویری زیبا از بکرترین نقاط زاگرس

نسبت به ادامه زندگی تا ابدیت چه آمادگی باید داشته باشیم؟

شگفت‌زدگی جالب یک بلاگر خارجی بعد از دیدن شیراز

دمنوش خوشمزه‌ای که روز شما را متفاوت می‌کند

تشخیص بیماری مرگبار از روی دست‌ها

غربالگری بیماری SMA از امسال با کیت تشخیصی ایرانی

ترفند آویزان کردن شلوار

اصلا حوصله کارکردن در این روزهای بهاری را ندارم

احتمال افزایش 25 درصدی اعتبار طرح امنیت غذایی کودکان

تأیید بیمه مرکزی نسبت به افزایش سرمایه‌ی بیمه دی

روشی برای نقشه‌برداری از نانوحفره‌های روی غشاء ارائه شد

کناره‌گیری نویسندگان از «انجمن قلم آمریکا» در حمایت از غزه

روایتی متفاوت از دیدار سپاهان و ذوب‌آهن

دبل شهاب زاهدی در بازی امروز آویسپا فوکوکا مقابل جوبیلو ایواتا

فیلم کوتاه تغییر چهره با حضور کریستیانو رونالدو

تصمیمات احساسی و ذوب شدن آهسته فولاد

احتمال لغو سفر ملی‌پوشان ووشو به چین

سرمربی سابق تیم ملی ولز در آستانه حضور در تراکتور

زمان حضور بازیکن پرسپولیس در کمیته انضباطی مشخص شد

تصاویری از لحظات خداحافظی جیدن کاکس از تشک کشتی

فیلم شهرک در بخش مسابقه جشنواره بین‌المللی «کازابلانکا»

چهره ها/ شوخی جالب شاهرخ استخری با بازپخش سریال هایش

جامعه ایثارگری از بنیاد شهید و امور ایثارگران انتظاری جز تکریم ندارند

سینی غذای خوشمزه یک ساندویچ رژیمی از نگار فرهمند همسر پژمان جمشیدی +ویدیو / برای یک دورهمی دوستانه

ست روسری و کیف فوق العاده جذاب و سنتی المیرا شریفی مقدم / خانم مجری قوانین طلایی ست کردن رو بلده

فیلم موزیک «آمده ام تو به داد دلم برسی» با صدای علیرضا قربانی

ارسلان کامکار: خودمان را با پررویی تحمیل کرده‌ایم؛ ما را نمی‌خواهند!

لحظه انفجار مهیب بر اثر نشت گاز

جزئیاتی تازه درباره حذف اسم پدر و مادر از کارت ملی

دستگیری روانشناس روانی که با اسلحه و بی‌سیم از زنان اخاذی می‌کرد!

رقص زیبای ماهی های کوچولوی آبی

مناظر خیره کننده از دریاچه قلبی شکل

طرز تهیه کیک صورتی دخترونه