طنز/ تمام خوبیهای نابود کردن جنگلها
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - روزنامه شهروند / دوستی میگفت با اتفاقهای اخیری که در دنیا میافتد دیگر مشکلی با قطع درخت در جنگلهای ایران ندارم و دستم برسد خودم هم به نابودی جنگلها کمک میکنم. با تعجب نگاهش کردیم. گفت: بیخود چپچپ نگاهم نکنید. آتشسوزی گسترده در جنگلهای استرالیا را نمیبینید؟ نیم میلیارد حیوان در آتش سوخت. خب اگر ما جنگلی نداشته باشیم آتش سوزی هم در آن اتفاق نمیافتد که دلمان برای سوختن درختها و جانورانش کباب شود. شما فکر کن زبانم لال جنگلهای ایران میسوخت. با این حجم امکانات آتشنشانی در ایران چه بلایی سر ِ ما و محیط زیست میآمد؟ در استرالیا با آن همه امکانات حیوانها در آتش سوختند این جا که دیگر هیچ. پس زندهباد نابودی جنگلها که منجر به جلوگیری از سوختن حیوانات میشود!
دوست دیگری به او جواب داد: عزیزم شما بیخود اینقدر نگران نباش. شکارچیان و زمینخواران قبلا فکر همه جایش را کرده و علاج قبل از واقعه نمودهاند. زمینخواران با قطع درختان و شکارچیان با شکار جانوران کاری کردهاند که نه از تاک نشانی مانده و نه از تاکنشان. این جا آتش هم بگیرد چیزی برای سوختن نیست. شما برو بگیر بخواب.
و مطلع شدیم یکی از مدیران سازمان محیط زیست هم اعلام کرد با نظریه دوست اول ما موافق است؛ یعنی از نظر ایشان، نابودی جنگلها و قطع درختان به نفع مردم ایران است . چون وقتی درختی نیست مردم هم نمیتوانند زیرش بساط پهن کنند و جوجه سیخ کنند. هم جوجه سیخ کردن ضد حقوق حیوانات است و با قطع درختان بساطش برچیده میشود. هم وقتی سیل بیاید کسی زیر درختی بساط نکرده که سیل ببرتش و آمار مرگ و میر سیل
کاهش مییابد.
یکی از کارشناسان وزارت راه و شهرسازی هم خواست از قافله اظهار نظرهای جگرانه عقب نماند و بدو بدو خودش را رساند دفتر ما و گفت من هم با نابودی جنگلهای شمال موافقم. جنگل که نباشه، مسافر شمال کم میشود و ترافیک جاده که کم شود دیگر کسی از ما نمیپرسد بالاخره تکلیف این آزادراه تهران-شمال چی شد؟
چون موضوع امروزمان در مورد رابطه آدمیزاد و حیوانهای جنگلی است یک حکایتی هم مرتبط با جانوران تعریف کنم. میگویند یک مرتاض هندی به شکم دراز کشیده بود روی یک تخته میخ و به پشت جوجهتیغی بزرگی که زیر تخت خوابیده بود دست میکشید و میگفت : « نازی پیشی... جونم پیشی!» میدانم بی مزه بود اما مرتاض بیچاره چون با فرهنگ و سیاست و سنتها و قوانین و عرف ما ایرانیها آشنا نبود، مجبور شدچهل و هفت قرائت مختلف از این لطیفه را ارایه کند تا بالاخره این لطیفه مجوز پخش بگیرد. درضمن هدف ما از بیان این لطیفه این بود که به شما شهرونگیان یادآوری کنیم که شرایط زندگی مهم نیست. اینکه شما در ذهن یا در خواب چه رویایی میبینید مهم است. به قول فرهاد مهراد « با اینا زمستون را سر میکنم.»
و پرویز شاپور گفته بود: به ماهی فکر میکردم. اما چون یادم رفت به آب فکر کنم، ماهی فکرم مرد! روحش شاد.
شهرام شهیدی
-
شنبه ۲۱ دي ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۸:۳۱
-
۲۶ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/252598/