برای ازدواج، سن مناسب مهمه یا تفاهم و شخصیت؟!
خانواده
بزرگنمايي:
آریا بانو - سلامانه: میگویند سن فقط یک عدد است و برای ازدواج، مهم تفاهم و شخصیت انسانهاست. این در حالی است که براساس مشاورههای صورت گرفته، ازدواجهایی که با شکست روبرو بوده یا در مرحله آشنایی بهم خوردهاند، ازدواجهایی است که قبل از 25 سالگی آقایان و قبل از 23 سالگی خانمها صورت پذیرفته است.
عدم ثبات معیارهای انتخاب همسر، عدم شناخت فردی و شرایط پیرامون، عدم استقلال فکری، مالی و ضعف تصمیمگیری، انتخابهای احساسی و عدم شناخت کافی از جنس مخالف، این دسته از ازدواجها را یکی از پر ریسکترین نوع ازدواجها به شمار میرود و افرادی که در این رده سنی تصمیم به ازدواج و طی مراحل آشنایی دارند، لازم است آموزشهای لازم را برای ارتباط و شناخت صحیح کسب کنند و مشاور و راهنمایی نسبت به آن اقدام کنند.
دکتر فرشاد نجفیپور، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با سلامانه در پاسخ به این سوال که بهترین سن ازدواج برای مردان و زنان چه زمانی است، گفت: درخصوص سن مناسب ازدواج در بین فرهنگهای مختلف تفاوتهای اساسی وجود دارد. یعنی از ازدواج در سنین کودکی، تا این که اصلاً برای ازدواج سن اهمیتی ندارد، میبینیم و میشنویم. دیدگاه و نظریات علوم مختلف در این مورد متفاوت است؛ مثلا علوم اجتماعی عمدتا سن قانونی را ملاک میداند که از حداقل شانزده سال شروع میشود و از دیدگاه علوم پزشکی، بهترین سن باروری برای تولیدمثل برای این مساله مطرح است که عمدتا در مورد خانمها بحث میکند و محدوده سنی 24 سالگی را مناسبترین سن میداند.
دکتر سامرند سلیمی، روانپزشک، خانوادهدرمانگر نیز در اینباره اظهار داشت: در جایجای این دنیا، سن ازدواج متفاوت است، در برخی جوامع، ازدواج در سنین کمتر از 16 سال و حتی ازدواج دختران کم سن (12-9 سال) با مردان مسن که بسیار شایع بوده و حتی به رسم تبدیل شده، دیده میشود. در کشورهای اروپایی نیز سن ازدواج روز به روز بالاتر میرود. با این وجود، با به اثبات رسیدن مشکلاتی که با ازدواج در سنین پایین بروز میکنند، تلاش دولتها بر این بوده که قوانینی این خصوص تصویب کنند و سن ازدواج به بالای 16 سال برسد. تلاش کشورهای اروپایی نیز بر این است که ازدواج زیر سن 21 سالگی غیرقانونی اعلام شود. وی در ادامه توضیح داد: اگرچه از نظر روانشناسی، شاید سخت باشد که بتوان گفت مناسبترین سن برای ازدواج، چه سنی است و کارشناسان مختلف در دنیا، بر سر اینکه چه سنی برای ازدواج مناسب است، توافق ندارند. اما اگر این قانون وضع و رعایت شود که ازدواج پایینتر از سن 18 سال ممنوع است، قطعا عوارض و مشکلات بعد از ازدواج که سلامت زنان را تهدید می کند، کمتر خواهد شد.
دکتر سلیمی در خصوص مشکلات ازدواج در سنین پایین گفت: بلوغ فکری، عاطفی، مالی و جنسی، 4 ستون اصلی زندگی زناشویی هستند که هر 4 پایه آن، در افراد زیر 18 سال، سست بوده و فقط پایه چهارم تا حدی فعال است. از آنجا هم که در این سنین پایه بلوغ فکری و مالی هنوز شکل نگرفته، هر لحظه احتمال سقوط بنای ازدواج وجود دارد.
ایشان در پاسخ به این سوال که اگر تفاوت سنی دختر با همسرش حدود 10 سال یا بیشتر باشد، بهتر است؟!، گفت: در اغلب موارد، تفاوت سنی دخترانی که در سن پایین ازدواج میکنند با همسرشان حدود 10 تا 15 سال است، در این شرایط از مهمترین مشکلاتی که ممکن است رخ بدهد میتوان به ناتوانی در مدیریت زندگی زناشویی، نرسیدن به بلوغ فکری و افزایش احتمال مرگ حین زایمان اشاره کرد.
دکتر نجفیپور نیز در پایان گفتوگو با تاکید بر اینکه، روانشناسی در مورد سن ازدواج، آمارهای احتمال شکست ازدواج را ملاک میداند و نتیجتا ازدواج در سنین پایینتر از سن قانونی را خطا میداند، گفت: روانشناسی، کفایت شخصیت را مطرح میکند که پس از گذار از دورهی کودکی به نوجوانی است. یعنی پس از دوازده سالگی، ابتدای زمانی است که شخصیت بدوا مطرح میشود و قبل از این سن مطرح نیست. ضمن اینکه ازدواج با فرد همسن هم توصیه نمیشود.
دکتر نجفیپور در نهایت گفت: روانشناسی برای ازدواج فاصله سنی بین 2 تا 8 سال بین زن و مرد را توصیه میکند که مرد بزرگتر باشد و اینها همه منتج از آمارهای شکست ازدواج است. نتیجتا با در نظر گرفتن جمیع جوانب، ازدواج خانمی در محدودهی 24 سال با مردی در محدودهی 30 سال، احتمالا مناسبترین محدودهی سنی ازدواج تلقی میشود.
مشکلات تفاوت سنی زیاد در ازدواج چیست؟
برگرفته از راهنمای ازدواج موفق از آلبرت الیس و رابرت آلن هارپر
تفاوت سنی زیاد بین زن و شوهر میتواند برای هر دو نفر مشکلات جدی ایجاد کند. البته معمولاً در اوایل ازدواج این مشکلات چندان زیاد به نظر نمیرسد اما پس از گذشت چند سال به طور جدی خود را نشان میدهد.
اگر بیش از اندازه از همسر خود بزرگتر باشید:
1- این امکان وجود دارد که حوصله او را نداشته باشید و نتوانید خامیها، بیتجربگیها و کندی او درباره مسائل زندگی را تحمل کنید. در واقع ممکن است از اینکه شاهد هستید، همسرتان با مسائلی دست به گریبان است که شما مدتها پیش آنها را پشت سر گذاشتهاید، خسته شوید.
2- تمایل دارید بیشتر اوقات نقش والد را بازی کنید، زیرا تجربه بیشتری دارید. تقریباً غیرممکن است که بتوانید از پند و اندرز دادن و نصیحت کردن همسرتان چشم بپوشید. همین باعث میشود که همیشه با همسرتان مانند یک کودک رفتار کنید و در دام ارتباط مداوم والد- کودک بیفتید. این ارتباط باعث خشم و انزجار همسرتان نسبت به شما و عصبانیت متقابل شما نسبت به او میشود و تاثیر مخربی بر رابطهتان میگذارد.
3- در رابطه قدرت بیشتری پیدا میکنید و وسوسه میشوید که همسرتان را کنترل کنید. به دلیل بالاتر بودن سن، تجربههای بیشتر و احتمالاً موفقیتهای مالی بیشتر ممکن است همسر خود را کنترل کنید تا دست به کارهای ناپخته و حساب نشده نزند.
4- ممکن است بخواهید خود را جوانتر از سن واقعیتان نشان دهید. افراد در هر سنی نیازهای خاصی دارند اما وقتی فردی با همسری بسیار جوانتر از خودش ازدواج میکند ممکن است از اینکه به نیازهای سنی خودش پاسخ دهد، دست بردارد و برای رضایت خاطر همسرش سعی کند که رفتارهای سنین پایینتر را انجام دهد.
اگر بیش از اندازه از همسر خود جوانتر باشید:
1- این امکان وجود دارد که به او به عنوان یک الگو و آموزگار نگاه و در مقابل او احساس ضعف و حقارت کنید. وقتی همسرتان به مراتب از شما بزرگتر باشد، طبیعی است که موفقتر، باتجربهتر و از لحاظ اقتصادی با ثباتتر باشد. این موضوع میتواند فرد را به طور ناخودآگاه تحت تاثیر قرار دهد به طوری که احساس کند همسرش از او بهتر است.
2- ممکن است همیشه برای همسرتان نقش کودک را بازی کنید. وقتی که تجربه کمتری دارید و مشاهده میکنید که همسرتان با تجربهتر است ممکن است به طور ناخودآگاه در مقابل او در اکثر مواقع نقش یک کودک را بازی کنید.
3- ممکن است بخواهید خود را مسنتر از سن واقعی خود نشان دهید. برای اینکه تفاهم بین خود و همسرتان را بیشتر کنید، احتمال دارد رفتارهای مطابق با سن خود را کنار بگذارید و مطابق میل او رفتارهای سنین بالاتر را نشان دهید.
-
دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۸ - ۷:۴۱:۵۹ AM
-
۷۷ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/246903/