مادرم به تلفن های من جواب نمی دهد!
اجتماعي
بزرگنمايي:
آریا بانو - خراسان / مردی 27 ساله هستم و صاحب پسری 2 ساله. از 6 سالگی بچه طلاق شدم. مادرم فردی تحصیلکرده است ولی اصلا با من و خواهربزرگترم رابطه ندارد و نه به مراسم عروسی مان آمده و نه به دیدن نوه هایش. من خیلی دوستش دارم و با برادرش مشغول به کار هستم. حتی به تلفن ما جواب نمی دهد. لطفا کمک کنید.
از رفتار مادر گرامیتان این گونه بر می آید که اصلا قصد دیدن شما را ندارد و این امر فقط بدان معنی نیست که از شما خوشش نمی آید یا قصد آزردن شما را دارد بلکه می تواند معانی دیگری نیز داشته باشد یا حتی اگر ازدواج کرده باشند ممکن است از طرف همسر مجاب به این کار شده باشند و این رفتارشان خودخواسته نباشد. در مجموع روشی که شما باید در پیش بگیرید به این شرح است.
نباید به مادرتان بی اعتنا شوید
در هر زمان و مکانی که به هر دلیلی مادرتان میل داشت شما را ببیند و ملاقات کند، حتما به وی پاسخ مناسب بدهید. اگرچه که به نظر، علاقه قلبی شما هنوز باقی است، به لحاظ اخلاقی پدر و مادر در هر شرایطی و با هر پیشینه ای قابل احترام و احسان هستند و هرگز نباید نسبت به محبت به آن ها بر محور قضاوت و سبک و سنگین کردن، تاخیر کرد یا خدای نکرده سردی و بی اعتنایی نشان داد. درک این امر، حال که خود پدر هستید کاملا برای شما راحت است.
شاید مادرتان شخصیت دوری گزین دارد
اگر بتوانید دلیل این رفتار مادر را به روش ها و واسطه گری های مختلف از جمله خانوادگی و حتی با کمک مشاوره مشخص کنید در نهایت بهتر می توانید با اعمال راهبرد مناسب رابطه ای صمیمانه با مادر عزیزتان برقرار کنید؛ برای مثال اگر مشکل مادر مربوط به بهداشت روانی خود وی باشد ممکن است با اتخاذ روش های درمانی مناسب، حال وی بهتر شود و هم خود وی و هم شما و خواهرتان از محبت و ملاطفت وی بهرهمند شوید؛ برای مثال احتمال وجود اختلال شخصیت دوری گزین یا اجتنابی در مادر می تواند باعث این عارضه شده باشد که خود می تواند دلیل طلاق سال های قبل وی نیز باشد. خصوصیات عمده این اختلال شخصیت عبارت است از: حساسیت زیاد به طرد، تحقیر یا شرمنده بودن. با وجود میل شدید به محبت و پذیرش، احساس خودکم بینی شدید باعث ترس از برقراری رابطه عاطفی و اجتماعی آن ها با دیگران می شود مگر این که به نتیجه رسیده باشند که بدون قید و شرط مورد قبول و پذیرش قرار می گیرند. این بیماران نه خجالتی هستند و نه غیر اجتماعی، برعکس علاقه شدیدی به روابط اجتماعی دارند ولی ترس از طرد شدن عامل اصلی دوری کردن آن ها از روابط اجتماعی است. موضوعی که به نظر درباره مادر شما صدق می کند. درصورت وجود نسبی علائم ذکر شده تنها راه، ارجاع وی به متخصص روانشناسی یا روانپزشکی است تا با روان درمانی و دارو درمانی مکمل، بهبود یابد.
توجه تان را به همسر و فرزندتان سوق دهید
چه مادر به شما پاسخ دهد و چه ندهد باید با پذیرش بی قید و شرط شرایط مادر از بار هیجان منفی آن بکاهید و انرژی خود را صرف همسر و دلبند دو ساله خود کنید نه تاسف دائمی از چرایی بی توجهی مادر به خود. بیشتر امور ما به ویژه در بحث روابط، در اختیار و کنترل ما نیست بنابراین کنترل کردن امری که در اختیارتان نیست هم، جز تاسف و ناکامی و به دنبال آن به هم ریختن بهداشت روانی عاید دیگری ندارد. آرام آرام توجه تان را از این امر به دایره زندگی شخصی خود معطوف کنید؛ البته همیشه اصل اولی را که ذکر شد، رعایت کنید و احسان به والدین را وظیفه خود بدانید و راهکار دوم را نیز در صورت اجرایی بودن مد نظر قرار دهید.
-
سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۰:۳۲
-
۱۱ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/228607/