بزرگنمايي:
آریا بانو - مسیر سینوسی «ستایش»
٧٦٤
٠
صبح نو / فصل سوم مجموعه تلویزیونی «ستایش» به کارگردانی آقای سعید سلطانی این شبها روی آنتن شبکه سه سیما رفته است. این سریال در فصل اول با استقبال مخاطبان روبهرو؛ اما در فصل بعدی با انتقادات زیادی مواجه شد.
آقای سعید سلطانی یکی از کارگردانان شناختهشده تلویزیون است. او قبلا سریالهای موفقی ساخته که مشهورترینشان «پس از باران» است. سلطانی پس از مجموعه پرمخاطبش، حدود یک دهه سریال دیگری در قدوقامت «پس از باران» نساخت تا اینکه در اواخر دهه 1380، سراغ ساخت «ستایش» رفت. شاید در پاییز1390، کمتر کسی فکرش را میکرد سریال جمعهشبهای شبکه سه تا این حد پرمخاطب شود. البته مؤلفههایی که آقای سعید مطلبی در آن استفاده کرده بود، برای اهلفن پیشبینیپذیر بود. دورازذهن نبود «ستایش» مخاطبپسند شود؛ البته باید اعتراف کرد شخصیتپردازی آن درخورتوجه بود. اوج آن مربوط به شخصیت «حشمت فردوس» با بازی آقای داریوش ارجمند بود. سریال ستایش قصه دختر جوانی بهنام «ستایش» را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار از خدمت سربازی وی را تهدید میکرد، به دوست برادر خود، «طاهر فردوس» پناه میبرد و با تمهیداتی برادرش را راهی مرز میکند. «محمد»، برادر ستایش، در مرز کشته میشود و طاهر به زندان میافتد. درنهایت، با رضایت خانواده محمد از زندان آزاد و ازآنجاکه مجذوب و شیفته ستایش میشود، با وجود مخالفت خانوادههای خود و ستایش، با او ازدواج میکند و صاحب دو فرزند دختر و پسر میشود... . این اتفاق مشکلاتی در آینده بهوجود میآورد که تا سالها ادامه مییابد. فصل اول ستایش پس از چند قسمت توانست قاپ مخاطبان را بدزدد و این مجموعه را به یکی از سریالهای پرمخاطب سیما تبدیل کند.
فصلدوم؛ شکستخورده
تقریبا دو سال پس از پخش «ستایش»، سعید سلطانی فصل دوم این مجموعه را روی آنتن سپرد. در فصل دوم این مجموعه، ستایش با دو فرزند خود «نازگل» و «محمد» و با نام مستعار «رودباری» (بهجای فردوس) و پس از گذشت 22 سال از آن قضایا، در منطقهای در شمال کشور زندگی میکند و صاحب رستورانی محبوب در میان مردم است. پسر او، محمد، ماهیفروشی دارد و با موتور ماهی به خانهها میبرد. بهصورت اتفاقی حشمت فردوس و خانوادهاش به ویلای شمال آمدهاند. آنها از محمد ماهی میخرند و محمد هربار با بهانهای به آن خانه میرود؛ چون هم از نوه دختر حشمت فردوس خوشش آمده و هم میخواهد پیش وی کار کند تا به مقامی بالا برسد و ثروتمند شود. با تمام اینها، فصل دوم این سریال مانند سطل آبسردی روی سر مخاطبان بود. بینندگان زیادی که بهیاد موفقیت فصل اول مقابل تلویزیون بودند، اینبار خیلی زود متوجه شدند اوضاع فرق کرده است. در فصل دوم، از خط داستانی جذاب، شخصیتپردازیهای قوی و کارگردانی مناسب خبری نبود و برخلاف انتظارها، به شکست کامل منجر شد که مخاطبان را از خود رانده بود. اعتراضها به کیفیت ضعیف این سریال بهقدری بود که ظاهرا رییس وقت سازمان صداوسیما شخصا به آن ورود کرده بود.
فصلسوم؛ معلقبینبردوباخت!
پس از شکست فصل دوم، بسیاری از مخاطبان تصور کردند دیگر از «ستایش» خبری نمیشود؛ اما از حدود دو سال پیش، فصل سوم این مجموعه وارد پیشتولید شد. اینبار سازندگان کار سادهتری درمقایسهبا فصل قبل داشتند؛ چراکه از توقعات فراوان مخاطبان پس از پایان فصل اول خبری نبود. در فصل سوم، حشمت فردوس که حالا از اینجا رانده و از آنجا مانده است، پس از خیانت پسرش تمام اموالش را از دست میدهد و آواره مهمانخانههای پایینشهر میشود. از طرفی محمد، پسر ستایش، با او همراهی میکند تا هوایش را داشته باشد. هرچند مشخص است خط داستانی و کارگردانی درمقایسهبا فصل دوم کمی استانداردتر شده، بازهم نمیتوان «ستایش3» را سریالی ششدانگ و در قدوقواره فصل اول دانست. برگردیم به داستان فصل سوم. حشمت فردوس که پیگیر خیانت پسرش است، سعی میکند از ستایش دوری کند؛ اما نهایتا شرایط طوری پیش میرود که او ساکن منزل عروسش میشود تا ماجرا را ادامه دهد. حالا حشمت فردوس سعی میکند مشکلات مختلف خود و خانواده ستایش را حلوفصل کند.
حواشی
هرچند هنوز برای قضاوت درباره فصل سوم «ستایش» زود است، تا همینجا، این مجموعه کمحاشیه نبوده است. اولین مورد طبق معمول فصل دوم، مربوط به گریم شخصیت ستایش بود. در فصل قبلی طراحی و اجرای گریم ضعیف شخصیت اصلی داستان باعث اعتراضهای گستردهای در فضای مجازی شده بود؛ اما گریم ستایش در فصل جدید به شکل دیگری حاشیهساز شد؛ اینبار نه بهدلیل گریم ضعیف، بلکه بهدلیل جوانشدن ستایش. نقش اصلی این سریال حالا درمقایسهبا فصل قبل جوانتر بهنظر میرسید. این اقدام سازندگان سریال قاعدتا دو دلیل داشته است: 1. درخواست خانم نرگس محمدی، بازیگر این نقش که ترجیح داده در ظاهر پیرزن نباشد و اعتراضهای فصل قبل و ضعف در اجرای گریم حرفهای؛ 2. کشتهشدن «صابر»، فرزند حشمت فردوس. نقش صابر را در فصل اول آقای رامسین کبریتی بازی کرده بود که بهدلیل مهاجرت به خارج و حضور در شبکه جم، امکان بازی در فصل جدید را پیدا نکرد. سازندگان هم برای پرکردن خلأ این بازیگر به این نتیجه رسیدند باید نقشش را از بین ببرند! نکته دیگری که در فیلمنامه بهچشم آمد، کیفیت ورود و همخانهشدن حشمت با ستایش و نوههایش است. حشمت فردوس که میگفت اگر تمام دشمنانش را ببخشد از ستایش نمیگذرد، بهراحتی وارد خانه او شد و قبول کرد در آنجا زندگی کند.
نقدهایحقوقی
تا اینجا حواشی مربوط به «ستایش» محدود به آنچه گفتیم، نبوده است. این سریال طبق نظر برخی از حقوقدانان گافهای حقوقی هم دارد. خانم سمیرا مقدسی، وکیل دادگستری در حساب کاربری توییتر خود برخی از گافهای حقوقی فیلمنامه ستایش را مطرح کرد. او در یکی از توییتهایش در نقد این سریال نوشته است: «به سازندگان سریال ستایش بگویید دختر بالای 18 سال نیاز به رضایت هیچکس برای گرفتن گذرنامه و خروج از کشور ندارد و تنها زن متأهل نیاز به اذن همسر برای گرفتن گذرنامه دارد؛ ولی برای خروج از کشور نیاز به اذن ندارد». این فعال فضای مجازی در توییت دیگری نوشت: «ازدواج با برادرزاده یا خواهرزاده زوجه، بدون اذن وی ممنوع است و اگر زوجه باخبر شود و آن را تنفیذ (تأیید) نکند، عقد باطل میشود».
-
يکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۳:۲۷
-
۵۱ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/216606/