حکایت/ سلطان محمود زشت بود
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - حکایت/ سلطان محمود زشت بود
٣٨
٠
خراسان / سلطان محمود، اندامی متناسب و قامتی رشید داشت، ولی رویش پر آبله و بسیار کریه المنظر بود. روزی صورت زشت خود در آینه دید و سخت پژمرده و متفکر گشت. وزیر بر او وارد شد و سبب اندوهش را پرسید. سلطان گفت: «در مَثَل گویند که دیدار پادشاهان، مایه شادی دل و روشنی چشم است. ولی من چنین پندارم که چهره زشتم، نه تنها شادی بخشِ دل ها نیست، بلکه وحشت افزا و نفرت بار است.» وزیر گفت: «غمین مباش، از آن که زشتی رویت را از هزار کس یکی نمی بیند، امّا اگر پاکیزه سیرت و دادگر و مردم نواز باشی، آوازه نیکویی هایت را همگان می شنوند واین، قبح صورتت رامی پوشاند.»
-
پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۰:۲۹
-
۳۲ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/215415/