بزرگنمايي:

آریا بانو - تبریز - وقتی مطلع می شوم که قرار است برای تهیه خبر از گردهمایی کودکان حاضر شوم، با خود زمزمه می کنم که «وای خدای من! کی حوصله دارد های و های و جیغ و داد بچه ها را برای 2 ساعت تحمل کند». اما چیزی در درونم ندا می دهد که حضور در این برنامه می تواند برای ساعتی هم که شده مرا از روزمرگی های رایج بیرون کند و نوستالژی دوران کودکی را در وجودم زنده کند.

وارد سالن محل برگزاری کودکان در مجتمع بهزیستی که می شوم، رنگ های شاد و چشم نواز لباس های متنوع جا خوش کرده بر تن نازنین کودکان دختر و پسر، جیغ و داد فرو ریخته بر در و دیوار سالن را از یادم می برد؛ دیدن این همه کودک در یک جا با چهره های گل انداخته و شاد و خندان، مرا وارد فضای دیگری می کند؛ کودکان حاضر در اینجا که تعداشان به بیش از 100 نفر می رسد، فضای روح نوازی را حاکم کرده که بزرگ و کوچک، همه، در آن شریکند.
مربیان مهدهای کودک نیز که مانند پروانه به دور کودکان می گردند و هر یک چهار چشمی مراقب رفتار کودکان مهد خودشان هستند، به رغم داد و فریاد و تحکم های مادرانه و شاید مدیرانه شان، مغلوب سیل های و های و تعقیب و گریزهای نوغنچه ها هستند و «آنچه جایی نرسد فریاد است»؛ البته این فریاد نه از نوع فریادهای رخنه کرده در ادبیات ما، بلکه فریادی از جنس یک دنیا شادی و فرحناکی بچه گانه است.
حتی ماموران راهنمایی و رانندگی و نیز مسوولان بهزیستی حاضر در محل نیز که معمولا در افواه عمومی به خشک بودن رفتار و گفتارشان مشهورند، در این فضای انباشته از رنگ و بوی کودکانه، رفتار اداری را به کناری نهاده و با کودکان هم آواز گشته اند؛ بر لبان آنان غنچه تبسم و در رفتارشان، محبت و مهربانی جاری است؛ انگار حضور در جمع کودکان، «کودک درون» همه را بیدار کرده است.
هجوم موج شادی و سرور کودکانه من خبرنگار را نیز مانند در برمی گیرد و بدون اینکه متوجه شوم، خودم را در وسط میدان و در جمع کودکان و مربیان مهدکودک حاضر در محل می یابم.
بچه های حاضر در این فضا که به مناسبت هفته کودک به ابتکار اداره کل بهزیستی آذربایجان شرقی یکجا گرد آمده اند، همه کاری می کنند؛ آنها با لباس هایی از اقوام مختلف ایرانی، نقاشی می کشند، سرود می خوانند، بازی های محلی اجرا می کنند و باهم مسابقه می دهند.
از عشق به کودکان تا عشق کودکان به مهدهای کودک
ناهید نورافکن با 10 سال سابقه مربیگری مهدکودک، وقتی می فهمد خبرنگار هستم، در خصوص کار با کودکان می گوید: عاشق کودکان هستم و هر روز با عشق و علاقه برای آموزش کودکان روز خود را آغاز می کنم.
وی ادامه می دهد: کار با کودکان سخت نیست فقط عشق و علاقه می خواهد.
مینا قدیمی، مدیر یکی از مهد کودک های تبریز نیز که 22 سال سابقه خدمت دارد، می گوید: عاشق کارم هستم و هیچ مشکلی با کودکان نداریم؛ تنها برخی مواقع با خانواده ها به دلیل خواست های الکی و ناصحیح دچار مشکل می شویم.
وی اضافه می گند: در مواردی هم که با کودکان بیش فعال روبرو می شویم آنها را به پزشک متخصص معرفی می کنیم.
تمامی کودکان این مهدکودک لباس های ملل مختلف جهان را بر تن داشتند که علت این موضوع را از خانم قدیمی جویا می شوم که می گوید: همه ساله به مناسبت روز جهانی کودک برای آشنا کردن کودکان با فرهنگ های مختلف جهانی و پوشش سایر کودکان جهان از والدین می خواهیم تا بر اساس سلایق و خواست کودکشان لباس یکی از ملل جهان را بر تن فرزندانشان کنند.
قدیمی، خوش ترین و شیرین ترین خاطره خود را دیدار با افرادی می داند که کودکی خود را در مهد این بانو گذرانده اند. او ادامه می دهد: ابتدای مهر امسال پسر 16 ساله ای که قاری قرآن و دارای مقام کشوری بود، برای تقدیر از زحمات ما در زمان کودکیش به مهد آمده بود که یکی از خاطره های خوش من در سال جاری است.
رها جوان بخت، دختر بچه 6 ساله ای است که با شیطنت های خاص کودکانه خود از عشق به مهد کودک خود می گوید و از اینکه آرزو دارد وقتی بزرگ شد دندانپزشک شود.
مادر رها که خانه دار است، می گوید: رها عاشق این هست که من درس بخوانم و کنار او در مهد کودک حاضر شوم و مربی بچه های مهد باشم.
پرهام یاقوتی 6 ساله نیز که لقمه نانی را با ولع و شیرینی کوکانه ای می خورد، می گوید: دوستان زیادی در مهد پیدا کرده ام و عاشق بازی با دوستانم در مهد هستم.
وقتی از پرهام می پرسم که دوست دارد در آینده چه کاره شود، اظهار می کند: می خواهم پلیس شوم تا دزدها را بگیرم.
این پسر شیطان و شکمو خواسته خود از مادر و پدرش را نیز تهیه بهترین غذاها و خوراکی ها برایش عنوان می کند.
وقتی که می خواهم با زهرا زینالی 6ساله صحبت کنم، تمام دوستانش دورش جمع می شوند و همگی خود را معرفی می کنند و می گویند عاشق مهد کودک هستند و مربی شان را دوست دارند.
آموزش به کودکان راهگشای مشکلات جامعه است
رییس اداره آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهنمایی و رانندگی آذربایجان شرقی نیز در خصوص آموزش های پلیس برای کودکان به ایرنا می گوید: پلیس همیشه در کنار مردم و بحث آموزش و فرهنگ سازی به آنان در اولویت پلیس است.
سرهنگ رسول امینی اضافه می کند: معتقدیم اگر آموزش درست به مردم به ویژه کودکان به عنوان آینده سازان انجام شود، فرهنگ جامعه اصلاح و قوانین و مقررات جاری رعایت می شود و به طور قطع کار پلیس راحت تر خواهد بود.
وی ادامه می دهد: با تربیت و آموزش درست کودکان در حوزه راهنمایی و رانندگی و آشنا کردن آنها با بایدها و نبایدها، آینده ای امن در این حوزه خواهیم داشت و حوادث و سوانح رانندگی در کشور کاهش خواهد یافت.
سرهنگ امینی اضافه می کند: با همکاری بهزیستی آذربایجان شرقی، کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی در مهدکودک ها حاضر شده و آموزش های مختلف از جمله آشنایی با تابلوها، خط کشی ها، نحوه عبور از خیابان و رنگ چراغ های راهنمایی و رانندگی را به کودکان ارایه می شود.
فعالیت یکهزار مهد کودک در آذربایجان شرقی
مدیرکل بهزیستی آذربایجان شرقی نیز به خبرنگار ایرنا می گوید: حدود یک هزار مهد کودک در استان فعال است که در حدود 50 هزار نفر کودک از برنامه های مهد کودک شهری و روستایی استفاده می کنند.
محسن ارشد زاده اضافه می کند: 50 درصد مهدکودک های استان در روستاها دایر است و تاکنون 14 هزار کودک توانسته اند تحت پوشش مهدکودک های روستایی قرار گیرند.
وی تشریح می کند: در مهدهای کودک روستایی علاوه بر برنامه های آموزشی، در طول سال یک وعده غذای گرم ارایه می شود.
وی ادامه می دهد: بیش از 35 هزار نفر کودک نیز در 500 مهد کودک شهری استان از برنامه های آموزشی بهره مند می شوند.
ارشد زاده اظهار می کند: به طور متوسط 45 کودک زیر 6 سال در شیرخوارگاه «احسان» بهزیستی در تبریز نگهداری می شوند و سالانه حدود 40 تا 50 نفر کودک به فرزندخوانده می شوند.
وی می گوید: سال گذشته 47 کودک با توجه به شرایط به فرزند خواندگی داده شدند.
6120/518