آریا بانو

آخرين مطالب

حجت‌الاسلام مازنی: اگر دولت بخشودگی مالیاتی بخش خصوصی که در هنر سرمایه‌گذاری کند را به مجلس دهد ما حمایت می‌کنیم فرهنگی هنری

  بزرگنمايي:

آریا بانو - حجت‌الاسلام احمد مازنی رئیس کمیته فرهنگ، هنر و رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد؛ اگر دولت بخشودگی مالیاتی بخش خصوصی که در هنر سرمایه‌گذاری کند را به مجلس دهد ما حمایت می‌کنیم.

هنرآنلاین: من سر بودجه حوزه فرهنگ با آقای رئیس‌جمهور بحث کردم و گفتم حوزه فرهنگ در مرحله نظر در عرش است ولی در مرحله عمل زیر فرش… دوستانی که طرح 10 درصد مالیات بر ارزش افزوده کنسرت‌ها را در بودجه سال 98 پیشنهاد کردند، برداشت درستی از کنسرت و موسیقی نداشتند…. گفتگوی هنرآنلاین با حجت‌الاسلام احمد مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که اکنون ریاست کمیته هنر و رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی را به عهده دارد چنین فرازهای خواندنی متعددی دارد. شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
دوره دهم مجلس شورای اسلامی ماه‌های پایانی خود را می‌گذراند و شما در این دوره پای ثابت کمیسیون فرهنگی مجلس بوده‌اید و تا چندی پیش ریاست این کمیسیون را هم برعهده داشتید. در مجموع چه نمره‌ای به کمیسیون فرهنگی مجلس می‌دهید؟
من از 20 به کمیسیون فرهنگی مجلس، نمره 14 می‌دهم.
به نظر شما مهمترین دستاوردهای کمیسیون فرهنگی مجلس در دوره اخیر چه بوده است؟
در سه سال گذشته چند کار انجام شده است. ما در جزوه‌ای که تهیه و منتشر کردیم، اولویت‌های کمیسیون فرهنگی را منتشر کردیم و خود تعیین اولویت در هر مدیریتی نشانه یک انسجام، نظم و تدبیر برای استفاده از ظرفیت‌های سازمان است. ما اولویت‌ها را بر اساس یک سری اسناد بالادستی از جمله فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) و بیانات مقام معظم رهبری و در ادامه مواد مربوط به حوزه فرهنگ در برنامه ششم توسعه و سند چشم‌انداز و سایر اسناد بالادستی تهیه کردیم. ما این اسناد را آوردیم و به استناد آن چند راهبرد برای کمیسیون فرهنگی مجلس تعریف کردیم و بر اساس راهبردها، اولویت‌ها را در سه حوزه قانون‌گذاری، نظارت و سایر موارد، تعریف و اقدام‌های ضروری را انجام دادیم. پس خود نفس تعیین اولویت‌های کمیسیون فرهنگی که در سال سوم و در دوره ریاست بنده انجام شد یک اتفاق خوب برای کمیسیون است. اولویت‌هایی که تعریف شده منحصر به این یک سال نیست و مواردی پیش‌بینی شده است که ممکن است در ادامه نیاز باشد که جزو اولویت‌ها قرار بگیرد و حتی ممکن است در دوره بعدی مجلس هم نیاز باشد.
از جمله مسائلی که ما پیش‌بینی کردیم این بود که ما چند کمیته تخصصی به کمیته‌های موجود اضافه کردیم. ما در گذشته سه کمیته داشتیم؛ کمیته زنان، جمعیت و خانواده، کمیته فرهنگ، هنر و رسانه و کمیته تبلیغات و ارشاد. یکی از کمیته‌های جدیدی که ما پیش‌بینی کرده‌ایم، کمیته دیپلماسی فرهنگی است که ما برای اولین بار از آقای دکتر محمدجواد ظریف به کمیته فرهنگی دعوت کردیم. آقای ظریف پیش از آن هر بار به کمیسیون امنیت ملی مجلس برای مسائل امنیتی دعوت می‌شود ولی این‌بار برای دیپلماسی فرهنگی دعوت شد. به هر صورت کمیته‌ دیپلماسی فرهنگی تشکیل شد که فعال هم هست و جلسات منظمی را برگزار می‌کند. فلسفه تشکیل این کمیته این بود که چهره ایران در خارج از کشور با واقعیت ایران منطبق نیست و هر غیر ایرانی وقتی به ایران می‌آید و به کشور خودش برمی‌گردد، می‌گوید ایران بهتر از آن چیزی است که او فکر می‌کرده است. با این وجود معلوم است که ما در دیپلماسی فرهنگی موفق نبوده‌ایم و باید بهتر از این کار کنیم.
کمیته دیگری که در کمیسیون فرهنگی مجلس تشکیل شد، کمیته برنامه، بودجه و اصلاح ساختار بود. این کمیته برای اولین بار در مجلس ایجاد شد و فعالیتش همچنان ادامه دارد. ما در این کمیته به دنبال حذف موازی‌کاری‌ها و اصلاح ساختار حوزه فرهنگ هستیم. طبیعی است که در برابر این اصلاح ساختار مقاومت می‌شود و هر تغییری یک سری مقاومت‌ها را در بر دارد و این مقاومت‌ها هم نوعاً از جانب افرادی است که منفعتی از وضع موجود دارند. این کمیته تشکیل شده است و جلسات منظمی را دارد که مهمترین جلسه‌اش برای اولین بار با حضور کمیسیون فرهنگی، دستگاه‌های فرهنگی و سازمان برنامه و بودجه در محل سازمان برنامه تشکیل شد.
اقدام دیگری که انجام شده، طرح سلسله نشست‌های گفت‌وگوی فرهنگی است که این طرح در سال سوم دوره فعلی مجلس طراحی شد. ما تاکنون چهار جلسه با موضوع موسیقی و دو جلسه درباره مالکیت فکری داشته‌ایم و این جلسات ادامه دارد. جلسات نشست‌های فرهنگی با حضور سه گروه تشکیل می‌شود؛ نخست ذی‌نفعان آن موضوع، دوم صاحبنظران، متخصصان و چهره‌های دانشگاهی و سوم متولیان فرهنگی. در مورد ذی‌نفعان مثلاً اگر بحث موسیقی باشد، اعضای خانه موسیقی به‌عنوان صنف و نیز موسیقیدان‌هایی که منافع‌شان باید مد نظر باشد، دعوت می‌شوند. به طور کلی بحث و گفت‌وگو یکی از اولویت‌های ما بوده است که آن را نهادینه کرده‌ایم و گفت‌وگوها همچنان ادامه دارد.
کمیته دیگری که در این مجموعه پیش‌بینی کردیم و درصدد آن بودیم که شکل بگیرد اما شکل نگرفت، کمیته اقتصاد فرهنگ بود. یکی از نیازهای حوزه فرهنگ در کشور ما مسئله اقتصاد فرهنگ است که ما در این زمینه نتوانسته‌ایم کمیته تخصصی تشکیل بدهیم. در مجلس و کمیسیون فرهنگی اقدامات عملی انجام شده است اما به نظر من نیاز است که همچین کمیته‌ای وجود داشته باشد.
اقدام مهم دیگری که انجام شده در راستای طرح اداره، نظارت و خط مشی حاکم بر صداوسیما است. ما شاید بیش از 40 جلسه برای این طرح داشتیم و دلیل اهمیتش هم این است که در سال 1368 که قانون اساسی بازنگری شد، در ذیل اصل 175 آمد که خط مشی، اداره و نظارت بر صداوسیما را قانون معین می‌کند. این قانون در طول این 30 سال تهیه نشده و به تصویب قانون‌گذار نرسیده است. دلایلی داشته است از جمله نگاه‌های مختلفی که بر نحوه اداره سازمان وجود دارد و یا این‌که خیلی‌ها منافع‌شان در این است که قانون نباشد و صداوسیما با همین وضع موجود اداره شود. برداشت‌های متفاوتی از قانون اساسی وجود دارد و من معتقدم ما با همین قانون اساسی می‌توانیم صداوسیمای بخش خصوصی داشته باشیم و در این عرصه تحول ایجاد کنیم اما بعضی‌ها نظرشان این است که این کار شدنی نیست و این اختلاف برداشت‌ها، اختلاف نظرها و تا حدودی اختلاف منافع، باعث شده است که صداوسیما در این 30 سال قانون اداره و نظارت نداشته باشد. این طرح در حال حاضر در نوبت صحن است و طبیعتاً رساندن یک طرح به صحن مجلس که 30 سال رفت و برگشت داشته و با آن مخالفت‌ها وجود داشته است، یکی از کارهای بزرگ بوده که در کمیسیون فرهنگی انجام شده است.
اقدام دیگری که انجام شد در این زمینه بود که سالی که سازمان تربیت بدنی با سازمان ملی جوانان ادغام شد و وزارت ورزش و جوانان تشکیل شد، قرار بر این بود که بعد از مدت کوتاهی شرح وظایف این وزارتخانه از طرف دولت به مجلس بیاید، اما این شرح وظایف نیامد تا در دوره فعلی مجلس که ما به آن سرعت دادیم و در دستور صحن مجلس قرار گرفت و تصویب شد. یا قانونی در ارتباط حفظ و مرمت میراث فرهنگی و صنایع دستی که در این زمینه بین شهرداری‌ها، مالکین، دستگاه‌های متولی از جمله سازمان میراث و صنایع دستی اختلاف وجود داشت، در صحن مجلس به تصویب رسید.
من فکر می‌کنم اقداماتی که در کمیسیون فرهنگی مجلس صورت گرفته است را از دو وجه می‌شود بررسی کرد، یکی در وجه نگاه تازه و رویکرد جدید به حوزه فرهنگ مثل دیپلماسی فرهنگی و اصلاح ساختار در حوزه فرهنگ و توجه به اقتصاد فرهنگ و دیگری از این جهت که در گذشته می‌گفتند کمیسیون فرهنگی خروجی ندارند و برخی از نمایندگان گذشته مجلس که عضو کمیسیون فرهنگی بودند به من می‌گفتند ما چهار سال در کمیسیون جلسه داشتیم و در آن مدت یک برگ از کمیسیون به صحن مجلس نرفت و از آنجا خارج نشد. اما ما در دوره فعلی خروجی داشتیم و برخی قانون‌ها به تصویب رسید.
ما در حوزه نظارت در چند بخش وارد عمل شدیم. مثلاً مجلس سال 84 قانون تسهیلات ازدواج را تصویب کرده بود که ما این قانون را بر اساس ماده 234 (بر اساس آیین‌نامه قبلی ماده 236) به مرحله گزارش و بررسی رساندیم و سخنگوی ما گزارش را در صحن مجلس قرائت کرد و هیئت رئیسه موظف شد دستگاه‌های مختلف که مقصر شناخته شدند را به قوه قضاییه معرفی کند. یا در مورد قانون مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، از آقای رئیس‌جمهور تا خود ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر و دستگاه‌های مختلف، اغلب به وظیفه‌شان عمل نکردند. یعنی هم چوب را خوردیم و هم پیاز را. در این ممکلت به نام امر به معروف و نهی از منکر، حرف و حدیث‌های بسیار بود ولی در عمل قانون اجرا نشده بود. ما گزارش این مسئله را هم به صحن دادیم. ضمن این‌که ما در چند سال اخیر به یمن حضور جریان امید در کمیسیون فرهنگی و تعامل و نگاه گفت‌وگو محور بین دو جریان حاضر در این مجموعه، شرایطی فراهم شد که پای هنرمندان، اهالی تئاتر، اهالی سینما، اهالی هنرهای تجسمی و... به کمیسیون فرهنگی مجلس باز شد.

فکر می‌کنید در کمیسیون فرهنگی مجلس حدوداً از چه تعداد هنرمند میزبانی کرده‌اید؟
تعداد دقیق را خاطرم نیست. من خودم روزهای چهارشنبه با هنرمندان ملاقات‌های موردی دارم و گاهی این ملاقات‌ها در روزهای دیگر هفته انجام می‌شود. خانم نگار اسکندرفر به دیدار بنده آمد که یک بحثی راجع به آموزش موسسه خودش داشت. یا آقای حسن فداییان، خواننده‌ای که هم مازنی و هم فارسی می‌خواند هم به دیدار من آمده بود. من جلساتی هم با هیئت مدیره‌های خانه سینما، خانه موسیقی و خانه تئاتر داشته‌ام و خیلی وقت‌ها ما به خدمت آنها رفته‌ایم. من فراموش نمی‌کنم که یک‌بار یکی از عزیزان هنرمند که ما برای ایشان حرمت قائلیم و دست‌شان را می‌بوسیم، در یکی از جلسات می‌گفت خدا را شکر می‌کنم که بالأخره پای ما به مجلس و کمیسیون فرهنگی باز شد و من گفتم این‌جا خانه شماست، مجلس خانه ملت و کمیسیون فرهنگی خانه هنرمندان است. ما به سراغ جوانان رفتیم و مثلاً با فعالان تئاتر دانشجویی و درباره مشکلاتی که آنها داشتند مذاکراتی داشتیم و هماهنگی‌هایی را با سازمان برنامه و بودجه، وزارت علوم و صداوسیما انجام دادیم که جوانان بتوانند با استفاده از تجربه بزرگترها در عرصه‌های مختلف تأثیرگذار باشند.
در صحبت‌های‌تان به فهرست امید و تأثیرگذاری آن در کمیسیون فرهنگی مجلس اشاره کردید. واقعیت این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم یک بخش بزرگی از هنر ایران در تهران متمرکز است و وقتی اعضای فهرست امید به‌عنوان نمایندگان تهران وارد مجلس شورای اسلامی شدند، جامعه هنری انتظارات و توقعات بزرگی از آنها داشت و شما به واسطه حضورتان در متن فعالیت‌های هنری و حضورتان در رویدادها بیشتر مورد توجه بودید. ما در مهرماه سال 1395 در خبرگزاری هنرآنلاین افتخار این را داشتیم که میزبان شما باشیم و آن زمان هم در بخشی از گفت‌وگو درباره فهرست امید صحبت کردیم. واقعیت این است که ما زحمات شما و اعضای فهرست امید را در مجلس انکار نمی‌کنیم اما به نظر می‌رسد خواسته‌هایی که آن زمان داشتیم همچنان پابرجاست. مثلاً یکی از خواسته‌ها بودجه فرهنگ و هنر بود که تاکنون آن تحولی که فکر می‌کردیم در بودجه فرهنگ و هنر شکل بگیرد واقعاً اتفاق نیفتاده است. آیا واقعاً کمیسیون فرهنگی مجلس توانست در این سال‌ها کاری بکند؟
من اشاره کردم که یکی از اقداماتی که ما انجام دادیم تشکیل کمیته برنامه، بودجه و اصلاح ساختار بود. من سال سوم رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بودم. سال اول کاندیدا شدم و یک رأی کمتر داشتم و سال دوم کاندیدا نشدم. سال سوم رئیس کمیسیون شدم و سال چهارم دیگر کاندیدا نشدم. همه دوستانی که ریاست کمیسیون را برعهده داشتند نقش مؤثری داشتند؛ اما من به سهم خودم عرض می‌کنم که از وقتی که به‌عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در محافلی حضور پیدا کردم که شأن حقوقی رئیس کمیسیون فرهنگی است، این دغدغه را مطرح کردم. من در طول آن یک سال در شورای عالی انقلاب فرهنگی عضو بودم. اعضای حقیقی و حقوقی از طیف‌های مختلف شاهد این موضوع هستند. من سر بودجه حوزه فرهنگ با آقای رئیس‌جمهور بحث کردم و به ایشان گفتم حوزه فرهنگ در مرحله نظر در عرش است ولی در مرحله عمل زیر فرش قرار دارد. همه بزرگان ما وقتی سخنرانی می‌کنند از اهمیت فرهنگ می‌گویند اما وقتی قرار است به فرهنگ اهمیت پولی بدهند و امکانات در اختیار این حوزه بگذارند، توجهی به این حوزه نمی‌کنند. من به آقای رئیس‌جمهور گفتم که میزان بودجه حوزه فرهنگ نسبت به سایر حوزه‌ها در سال 97، شش دهم درصد است. از طرفی در رسانه‌ها و در فضای مجازی تبلیغ می‌شود که مشکلات کشور ناشی از پول‌هایی است که صرف حوزه فرهنگ می‌شود. سهم حوزه فرهنگ، از سینما، صداوسیما، تئاتر و موسیقی گرفته تا مسجد، حوزه علمیه، میراث فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی و حتی ورزش، نسبت به کل بودجه کشور شش دهم درصد است و حالا در این شرایط یک شیاد پیدا می‌شود که یک عددی را مطرح می‌کند و مثلاً می‌گوید پولی که به جامعه المصطفی می‌دهید نسبت به پولی که به جاهای دیگر می‌دهید بیشتر است، پس گرفتاری‌ها و مشکلات کشور به خاطر پولی است که به جامعه المصطفی و یا فلان فعالیت هنری می‌دهید. بنده بارها گفته‌ام و الان هم می‌گویم که کل بودجه‌ای که به حوزه فرهنگ اختصاص داده شده است، در قیاس با بودجه کشور، شش دهم درصد است. یعنی یک درصد هم نمی‌شود. استدلالی که می‌کنند این است که بودجه‌ای که از محل نفت و صادرات تأمین می‌شود، در ابتدا باید صرف هزینه‌های غیرقابل اجتناب شود. می‌گوییم هزینه غیرقابل اجتناب چیست؟ می‌گویند یارانه. می‌گوییم این 45 هزار تومان برای هر نفر که همه‌اش در سال می‌شود 50 هزار میلیارد تومان، اگر تبدیل به یک امکانی می‌شد که جامعه به خوداتکایی و خودکفایی می‌رسید بهتر نبود؟ می‌گویند این اتفاق افتاده و دیگر اراده‌ای برای اصلاح نیست. چه بسا که یک سری از پوپولیست‌ها بگویند اگر همین 45 هزار تومان بیشتر شود بهتر است. حالا از کجا، معلوم نیست. یا می‌گویند ما داریم فلان قدر به کارمندان حقوق می‌دهیم و ما می‌گوییم آیا اراده‌ای نیست که کشور را جور دیگری اداره کرد؟ یعنی واقعاً کشور باید این همه حقوق بگیر داشته باشد؟ من با آقای آذری جهرمی یک قرار داشتم که ایشان می‌گفت یک شرکت در شرکت پست، راه انداخته‌اند و 13 هزار آدم بی‌سواد به آنجا آورده‌اند. خب طبیعتاً به همه این‌ها باید حقوق داده شود. به هر حال نگاه حاکم این است که کشور را باید با همین وضعیت اداره کرد و باید از هر جایی که می‌شود پول در بیاوریم تا این حقوق‌ها را بدهیم و همین وضع موجود را حفظ کنیم. متأسفانه اراده‌ای برای این‌که ما بتوانیم کشور را بهتر اداره کنیم، وجود ندارد. از طرفی، برداشتی که از حوزه فرهنگ دارند این است که فرهنگ را مصرفی می‌دانند. در حالی‌که من به آقای رئیس‌جمهور گفتم شما هر چه پول صرف فرهنگ کنید، از هزینه‌های زندان، آسیب‌های اجتماعی و پرونده‌های دادگستری کم می‌کنید. ما به‌عنوان نماینده و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس تا جایی که امکانش وجود داشته است سعی کرده‌ایم صدای خودمان را برسانیم. من یک بار در رسانه ملی با آقای امیرآبادی مناظره و گفت‌وگو داشتم و موضوع مناظره هم بر سر این بود که ایشان یک بخشی از بودجه را حذف کرده بود و من گفتم چرا حذف کردید و ایشان گفتند به خاطر این‌که پاسخگو نبودند. گفتم پس من و شما چه‌کاره هستیم؟ ما به جای این‌که دستگاه فرهنگی را پاسخگو کنیم، بودجه‌شان را حذف می‌کنیم. ما باید مدیریت می‌کردیم. گفتم شما چند سال نماینده مجلس بودید پس چه‌کار کردید؟ یعنی یک جایی هم که می‌آیند یک حرکتی بکنند، با تیشه پاسخ‌گویی و نظارت، ریشه فرهنگ را می‌زنند. متأسفانه این نوع برخوردها وجود دارد. ما دستگاه‌ها و شورای عالی انقلاب فرهنگی را دعوت کردیم و در خود سازمان برنامه جلسه گذاشتیم و طرح بحث کردیم. به نظرم کم کم داشت زمینه مساعدی برای این فراهم می‌شد که نگاه به بودجه فرهنگ یک خرده بهتر شود. در این مسیر قرار گرفته بودیم که یک‌باره آقای ترامپ یک لگد به میز برجام زد و کل برنامه‌های کشور را تحت تأثیر قرار داد. پس از آن ما گفتیم نکند با این قضاوت عامیانه که حقوق و نیازهای روزمره واجب‌تر است از حوزه فرهنگ بزنیم. تلاشی که ما کردیم این بود که چنین اتفاقی نیفتد. در حالی‌که من دوباره تأکید می‌کنم که اگر ما در حوزه فرهنگ سرمایه‌گذاری کنیم، به اقتصاد، صنعت، مسائل اجتماعی و حوزه سیاست ما هم کمک می‌شود. به هر حال ما با یک سری موانع مواجه شدیم که این موانع نگذاشت به بخشی از اهداف‌مان برسیم. با این وجود اگر الان شما از بودجه دستگاه‌های فرهنگی در سال 97 گزارش بگیرید، متوجه می‌شوید تخصیص‌هایی که در این مدت داده شده در قیاس با سال‌های قبل خیلی بهتر بوده است. یعنی علیرغم این‌که روی اقتصاد کشور فشار وجود داشت، ما هم از این طرف فشار می‌آوردیم که از حوزه فرهنگ نزنند و خوشبختانه در همین راستا در سال 97 تقریباً نزدیک صد درصد تخصیص‌ها را توانستیم بگیریم.
در گفت‌وگوی قبلی که داشتیم ابراز امیدواری کردید که در حوزه فرهنگ بخش خصوصی فعال‌تری داشته باشیم. با هم مرور کردیم که بخش‌های خصوصی که در حوزه ورزش سرمایه‌گذاری می‌کنند به همان میزان از معافیت مالیاتی برخوردار می‌شوند و به همین خاطر شرکت‌های سیمان سپاهان اصفهان، ذوب‌آهن و فولاد خوزستان حضور پررنگی داشته‌اند. آیا امکان این وجود ندارد که این شرکت‌ها به میزانی که در فرهنگ سرمایه‌گذاری می‌کنند هم از معافیت مالیاتی برخوردار شوند؟ در واقع همان نسخه‌ای که باعث توسعه ورزش شد را برای فرهنگ بپیچیم و اتفاقی که با بخشودگی مالیاتی حوزه فرهنگ در کشورهای توسعه یافته می‌افتد را در ایران هم شاهد باشیم. امکانش وجود ندارد که در بودجه سال 1399 حداقل یک ردپایی از این ماجرا وجود داشته باشد؟
موافقم که بخش فرهنگی و به خصوص حوزه هنر از لحاظ معافیت مالیاتی جزو مشاغلی باشد که مالیات نپردازد، اما ما از نظر قانونی به‌عنوان نماینده طرحی که بار مالی داشته باشد را نمی‌توانیم به صحن ارائه بدهیم و در این زمینه دولت باید لایحه بدهد. بنابراین من توصیه‌ام به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که اگر در این زمینه نیاز به کمک ما وجود دارد، ما کمک می‌کنیم که لایحه معافیت مالیاتی فعالیت‌های هنری و فرهنگی را ارائه بدهند تا بتوانیم یک روحی در جسم کم جان اقتصاد فرهنگ بدمیم یا حداقل از کم جان‌تر شدنش جلوگیری کنیم.

سال 95 که با یکدیگر صحبت می‌کردیم، شش هزار هنرمند موسیقی به وزیر فرهنگ نامه نوشته بودند و از وضعیت کنسرت‌ها بسیار گلایه کرده بودند. جالب است که ما امروز وقتی با هم صحبت می‌کنیم که دوباره هنرمندان بابت پیشنهادی که در مورد واریز 10 درصد از فروش بلیت‌ها به خزانه دولت از سوی دولت مطرح شد، گلایه دارند. این ایده که سال 99 بشود بخش‌های خصوصی که در هنر هزینه می‌کنند یک درصدی بخشودگی مالیاتی داشته باشند، شاید شوکی که دولت و مجلس به جامعه موسیقی دادند را جبران کند. اعتقاد شما چیست؟
فکر می‌کنم دوستانی که طرح 10 درصد مالیات بر ارزش افزوده کنسرت‌ها را در قانون برنامه و بودجه سال 98 پیشنهاد کردند، برداشت درستی از کنسرت و موسیقی نداشتند. تصورشان این بود که وقتی یک کنسرت برگزار می‌شود یک درآمد هنگفتی محقق می‌شود که بر همین اساس گفتند از این درآمد که در کلانشهرها محقق می‌شود 10 درصدش را بگیریم و برای زیرساخت‌های حوزه فرهنگ به شهرهای غیر کلانشهر بدهیم. بد نیست شما و مردم بدانید که همین برداشت غلط در مورد کل وضع اقتصادی تهران به‌عنوان پایتخت و بزرگترین کلانشهر کشور هم وجود دارد. مثلاً در مجلس اگر یک طرحی مطرح شود که به نفع تهران باشد، نمایندگان شهرستان‌ها مقاومت می‌کنند و اگر طرحی باشد که بگویند از مردم تهران مالیات بگیریم و در شهرستان‌ها هزینه کنیم، هر چقدر نمایندگان تهران داد بزند هیچ گوشی بدهکار نیست و توجه نمی‌کند. اما واقعیت این است که بر اساس آمارها و اطلاعات دقیقی که ما داریم، استان تهران در برخی شاخص‌ها از بسیاری از استان‌های محروم عقب‌تر است. حاشیه‌نشینی و فقر در تهران بیداد می‌کند و ما حتی در تهران مشکل فضای مدرسه داریم. متأسفانه فقط شمال تهران یا بزرگی شهر را می‌بینند و یک برداشت غلطی از قبل انقلاب یا از ابتدای انقلاب راجع به تهران وجود داشته و به همین شکل ادامه پیدا کرده است و به نظر می‌رسد حوزه موسیقی و کنسرت هم از این جنس است. در واقع برخی از دوستان ما در وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، کمیسیون تلفیق و نمایندگان تصور کردند که در کنسرت‌ها خبری است اما کمیسیون فرهنگی مجلس که می‌دانست داستان چیست مخالفت کرد. ما با این طرح مخالفت کردیم و اخیراً هم با صنوف مختلف حوزه موسیقی و کارشناسان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان برنامه جلسه گذاشتیم و دنبال راهی هستیم که این قانون را تعدیل کنیم و اگر نشود نیز در قانون برنامه و بودجه سال 99 حتماً این قانون را حذف کنیم.
آیا اگر دولت لایحه بخشودگی مالیاتی بخش خصوصی در فعالیت‌های فرهنگی را به مجلس ارائه بدهد این امیدواری وجود دارد که این موضوع را پیگیری کنید؟
ما استقبال می‌کنیم. اگر دولت پیش‌‌قدم بشود و لایحه بخشودگی مالیاتی بخش خصوصی در حوزه فرهنگ را بدهد ما استقبال می‌کنیم.
یک موضوعی که شما واقعاً پیگیری کردید و ما واقعاً قدردان شما هستیم، نظام صنفی هنر است. شما تنها نماینده‌ای هستید که چند باری درباره این موضوع صحبت کرده‌اید اما گویا دوباره به نتیجه نرسیده است و ما الان خیلی نگران هستیم که چند ماه آخر دوره فعلی مجلس هم بگذرد و اصلاً این بحث به جایی نرسد.
ما به منزل زنده‌یاد جمشید مشایخی رفته بودیم که ایشان در صحبت‌هایی که داشتند گفتند همه شغل‌ها حساب و کتاب دارد الا شغل ما. ایشان گفتند طرف ورزشکار است و یک‌دفعه آرتیست می‌شود اما آیا هر کسی می‌تواند ادعا کند پزشک است؟ ما از آن‌جا به این نتیجه رسیدیم که هنرمندان نیاز به سازمانی دارند که خودشان مدیریت کنند که چه کسی بازیگر و چه کسی کارگردان باشد. بعد جلساتی با کارشناسان و صاحبنظران حقوقی و حوزه‌های مختلف هنری گذاشتیم و جمع‌بندی ما این شد که ما نظام صنفی هنر می‌خواهیم، مثل نظام پزشکی، مثل کانون وکلا، نظام پرستاری و نظام مهندسی. گفتیم ما یک نظامی می‌خواهیم که هنرمندان خودشان مسائل خودشان را مدیریت کنند. پیش‌نویس اولیه نظام صنفی هنر تهیه شد و ما با اعضای خانه هنرمندان یک جلسه گذاشتیم و کلیات بحث را مطرح کردیم. این بحث در کمیته فرهنگ، هنر و رسانه در کمیسیون فرهنگی مجلس که مسئول کمیته خودم هستم نیز مطرح شد و هیچ‌کس اعم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صاحبنظران این حوزه و صنف‌های مدعو، با اصل این طرح مخالفت نداشت و فقط بحث بر سر این بود که متن مشروحی که ما تهیه کرده‌ایم را در دستور بگذاریم که مجلس تصویب کند و برای اجرا به دولت ابلاغ شود یا یک صفحه بنویسیم که دولت موظف است لایحه‌اش را تهیه کند و به مجلس بیاورد، چون در قانون برنامه ششم توسعه دولت موظف شد نظام‌های صنفی حوزه‌های فرهنگ و هنر را ایجاد کند و این جزو تکالیفی است که ما برای دولت تعیین کرده‌ام اما تا به امروز هیچ قدمی از سوی دولت برداشته نشده است. به هر حال نظر دوم مورد موافقت قرار گرفت چون ما در این زمینه سابقه هم داشتیم و لایحه نظام صنفی روزنامه‌نگاری هم به همین شکل بود که سه وزیر عوض شد و در آخر حتی یک برگ از سوی دولت به ما ندادند. همیشه هم وعده می‌دادند اما هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. خوشبختانه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد ما جزو خوبان هستند که از هزار وعده‌شان یکی وفا نکند! به هر حال ما گفتیم ما خودمان کار را شروع کنیم که چنین شد و بعد متوجه شدیم برای بعضی از دوستان هنرمند سوءتفاهم شده است که لابد حاکمیت می‌خواهد در کارشان مداخله کند و دست‌شان را از کارهایی که خودشان دارند کوتاه کند. از این قبیل برداشت‌ها شد و ما گفتیم اصل نظام صنفی یعنی این‌که ما کار را به دست شما بدهیم و شما خودتان مجمع تشکیل بدهید و هیئت مدیره انتخاب کنید و مثل نظام پزشکی شما به دست هنرمندتان مهر بدهید و اگر اختلافی بین‌تان هستند خودتان آن را حل کنید، مگر این‌که جرم باشد و آن را به دادگاه معرفی کنید. شما تعیین کنید تعرفه روی بازیگر چقدر باشد و اگر پول کثیفی وارد سینما شد شما از ورودش جلوگیری کنید. گفتیم کارها را به دست خودتان بدهیم اما همین که شما چه‌کار کنید قانون می‌خواهد. گفتیم اصلاً متن نظام صنفی هنر را یک چیز دیگر بنویسید. نهایتاً این بحث‌ها و گفت‌وگوها به جایی رسید که یک مجمعی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از صنوف مختلف هنرمندان با ابتکار آقای صالحی تشکیل شد که آقای سیدآبادی آن جلسات را اداره می‌کردند. در نهایت قرار شد جمعی را معرفی کنند که با کارشناسان ما روی متن کار کنند و تا جایی که من خبر دارم تا الان 10 ماده متن را کار کرده‌اند. در واقع یک تیم مشترک از کارشناسان ما و صنوف مختلفی که از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد معرفی شده‌اند، دارند روی این موضوع کار می‌کنند؛ اما همچنان احساس می‌کنم که این سوءتفاهم وجود دارد که شاید بخشی از آن به خاطر این باشد که ما نتوانسته‌ایم برداشت دقیقی از صورت مسئله منتقل کنیم و یا این‌که تصور شود هنرمند کارش از جنس پزشکی و شغل نیست، اما به هر حال هنرمندان در عین این‌که ذات‌شان یک ذات هنری است کاری که انجام می‌دهند یک حرفه هم حساب می‌شود و تشکیل نظام صنفی هنر به نفع خودشان خواهد بود.
با این وجود به نظر می‌رسد این لایحه به مجلس نخواهد رسید...
من به همکاران و مشاورانم گفتم که منتظر کار دولت نمانند. ما باید اعلام وصولش را از صحن مجلس بگیریم و در دستور کار کمیسیون فرهنگی قرار بدهیم و اگر هیئت رئیسه مجلس این مسئله را به کمیسیون‌های دیگر هم ارجاع می‌دهد با آنها نیز مراوده داشته باشیم و مراحلش را طی کنیم. من ناامید نیستم اما اگر این طرح به دوره فعلی مجلس هم قد ندهد، ما این مسئله را دنبال می‌کنیم که ان‌شاءالله در مجلس به تصویب برسد. اگر مجلس این کار را نکند نیز دولت بر اساس قانون برنامه ششم توسعه موظف است این کار را انجام بدهد. شما به‌عنوان رسانه می‌توانید فصل فرهنگ قانون برنامه ششم توسعه را مطالعه کنید و نظام صنفی هنر را از دستگاه‌های فرهنگی کشور، متولیان فرهنگ و به خصوص وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی مطالبه کنید. خود این پیگیری باعث می‌شود که دولت این کار را انجام بدهد. در اصل ما در برنامه ششم توسعه وظیفه مجلسی‌مان را انجام داده‌ایم.
در سال‌های اخیر چند تئاتر تماشا کرده‌اید؟
در این مدت نمایش‌های زیادی دیده‌ام. از بین نمایش‌هایی که دیده‌ام نمایش‌های "هفت عصر هفتم پاییز" و "آیینه‌های روبه‌رو" در ذهنم باقی مانده‌اند.
آیا به اندازه‌ای که تئاتر دیده‌اید به تماشای فیلم، کنسرت و هنرهای تجسمی هم رفته‌اید؟
شاید بیشتر از تئاتر به سینما رفته باشم. گاهی تهیه‌کننده‌ها، کارگردان‌ها و بازیگران دعوت می‌کنند و گاهی نیز خودم علاقه‌مند هستم که یک سری از فیلم‌ها را ببینم. مثلاً من یادم است که فیلم "آشغال‌های دوست داشتنی" را دیدم و تأسف خوردم که چرا این فیلم چند سال توقیف بود. شاید اگر در آن زمان پخش می‌شد تأثیر بیشتری در جامعه می‌گذاشت. فیلم "عصبانی نیستم" نیز از آن دست فیلم‌هایی بود که من آن را در سینما دیدم. در بحث کنسرت هم بیشتر ترجیح دادم در کنسرت‌های سنتی حضور داشته باشم. بهترین خاطره‌ای که از کنسرت دارم، کنسرت آقای شهرام ناظری است. ایشان در قسمتی از برنامه رو به جمعیت گفتند مدیران ما موسیقی را دوست دارند ولی میزشان را بیشتر دوست دارند و به همین خاطر به دیدن کنسرت نمی‌آیند. با این حال ابراز لطف داشتند و اسم من را اعلام کردند و گفتند فلانی نشان داد که موسیقی را واقعاً دوست دارد. ما پس از اجرای کنسرت بیش از یک ساعت با هم صحبت کردیم. آقای ناظری از صداوسیما و برخی از مسئولین گلایه داشتند. ایشان از انقلابیون قبل از انقلاب بودند و از خاطرات‌شان گفتند که برخی از اهداف‌شان محقق نشده است. من به ایشان گفتم ما باید کمی به سمت گفت‌وگو و همدلی پیش برویم. مثال زدم و گفتم شما دو رکعت نماز با ما بخوانید و ما هم یک لبی با شما تر می‌کنیم تا به هم نزدیک شویم. ایشان گفتند ما نماز می‌خوانیم ولی شما لب تر نمی‌کنید. به هر حال یک چنین خاطره‌ای با شهرام ناظری دارم و برای ایشان آرزوی توفیق می‌کنم.

شما به‌عنوان نماینده مجلس به منازل هنرمندان هم زیاد رفته‌اید. لطفاً در این مورد صحبت کنید.
یکی از افتخارات من در دوران نمایندگی مردم در مجلس این است که از نزدیک خدمت هنرمندان رشته‌های مختلف می‌رسم و از راهنمایی‌های آنها استفاده می‌کنم و دغدغه‌های هنرمندان را در ارتباط با حوزه هنر می‌شنوم. ما وقتی خدمت زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی رسیدیم یکی از دغدغه‌های ایشان این بود که به پیشکسوتان سینما و هنرهای دیگر چندان توجه نمی‌شود. ایشان افرادی را اسم بردند که برای معیشت خودشان مشکل دارند و ما هم دغدغه‌های ایشان را پیگیری کردیم. یک‌بار هم خدمت زنده‌یاد جمشید مشایخی رسیدیم و یکی از دغدغه‌های ایشان این بود که صنف سینما و کلاً صنوف هنری متولی ندارند. من خدمت آقای محمدعلی کشاورز هم رسیدم و از نظرات ایشان هم استفاده کردم. منزل آقای علی نصیریان نتوانستم بروم ولی در جاهای مختلف در خدمت ایشان بودم و ایشان را زیارت کردم. همان‌طور که عرض کردم به خدمت آقای شهرام ناظری هم رسیدم. در جمع صنوف هنری مختلف هم حضور داشته‌ام. مثلاً در بهار امسال با اعضای خانه هنرمندان دیدار داشتم و مفصل با آنها صحبت کردم. با اعضای هیئت مدیره خانه سینما هم جلسات مکرر داشتیم. خدمت خانه موسیقی رسیدیم و به خانه تئاتر هم رفتیم و دغدغه‌های آنها را هم شنیدیم. بنده همواره سعی کرده‌ام در همایش‌ها، نشست‌ها و جشنواره‌های مختلف حضور داشته باشم. در این مدت حتی اگر نتوانسته باشم کاری برای این عزیزان انجام بدهم ولی حداقل سعی کردم ارتباطم را با آنها حفظ کنم. اخیراً هم دیدارهای صمیمی و منظمی با هنرمندان در محل کمیسیون فرهنگی دارم و مسائل آنها را پیگیری می‌کنم. آخرین نفری که به کمیسیون فرهنگی آمدند خانم نگار اسکندرفر بودند که ما با هم صحبت کردیم.
معتقد هستم سینمای ایران و حوزه‌های دیگر هنری ما جزو پاک‌ترین سینماها و رشته‌های هنری در دنیای امروز هستند. حضرت امام خمینی (ره) وقتی در نطق روز 12 بهمن سال 57 در بهشت ‌زهرا تصریح کردند که ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالفیم، یک راهبردی را اعلام کردند که سینمای ایران می‌تواند سینمای آموزشی باشد و اوقات فراغت جامعه را با سلامت، آرامش و امنیت پُر کند و می‌تواند سینمای پاکی باشد که به سینمای دنیا عرضه می‌شود. خوشبختانه سینمای ایران از این منظر در طول این 40 سال یک سینمای پُرافتخار است. رشته‌های دیگر هنر ما هم همین‌طور. مجموع همه این هنرها پاک بوده است. یکی از دغدغه‌های ما این است که این هنرهای پاک ایرانی و اسلامی که ریشه در طهارت ایرانی و اسلامی دارند آلوده نشوند. ما نگران این آلودگی هستیم. من به همین جهت تأکید می‌کنم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی، نهادهای فرهنگی کشور، اهالی رسانه و خود هنرمندان مراقبت کنند تا سلامت و طهارت این مجموعه هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ مالی تضمین شود. من در عین تأکید بر اقتصاد سینما و هنر می‌خواهم بگویم ما باید مراقب باشیم چون این اقتصاد دشمن دارد. برخی از دشمنان این اقتصاد کسانی هستند که ممکن است پول‌های ناسالمی را وارد این عرصه کنند و برخی دیگر از آنها عناصری هستند که با سیاست بازی و به قصد خارج کردن عناصر سالم و سرمایه‌های سالم از عرصه سینما، اتهاماتی را وارد این حوزه می‌کنند. ما باید مراقب باشیم که این شبهه‌ها یا ایجاد نشوند و یا اگر ایجاد شدند با دقت، حوصله و صبوری پاسخگو باشیم و ساحت هنر ایرانی را از این شبهات پاک کنیم.
من قبل از این‌که نماینده شوم، معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید بودم. آقای افضلی و جمعی از دوستان ما را به کنسرتی دعوت کردند که تماشاچی‌ها و مدعوینش جانبازان 70 درصد و خانواده‌های آنها بودند. برای من جالب بود که مدعوین کنسرت چه نشاطی داشتند. از این نظر هم می‌شود نگاه کرد و فضای شاد و با نشاط را برای ایثارگران و خانواده‌های شهدا می‌شود فراهم کرد و نه قانون و نه شرع ما به هیچ‌ وجه مخالف نشاط و تفریح نیست. منتها ما برخورد سلیقه‌ای می‌کنیم. یا یک وقت‌هایی مقایسه‌های غلط می‌کنیم. مثلاً ما وقتی می‌گوییم اسلام دین شاد است، در مقابل می‌گوییم چرا برای امام حسین (ع) گریه می‌کنیم؟ در حالی‌که اتفاقاً گریه برای امام حسین (ع) مایه نشاط و شادابی است. سعدی می‌گوید "اگر لذت ترک لذت بدانی، دگر شهوت نفس، لذت نخوانی". آن کسی که نماز شب می‌خواند می‌فهمد از زندگی‌اش چه لذتی می‌برد. متأسفانه ما این اشتباه را می‌کنیم. اما من به‌عنوان طلبه‌ای که عمری در این قضایا بودم معتقد هستم مجموعه آن‌چه که باورهای دینی و مکتب اهل بیت ما می‌گوید، در جهت شادی، نشاط و آرامش روانی جامعه کمک می‌کند و ما باید عوامل افسردگی و ناآرامی را از جامعه برداریم. یک کسی گفته بود چه کنیم که افسردگی کم شود؟ گفته بودند خب گرانی را کم کنید! یعنی یک وقت‌هایی عواملی که باعث افسردگی می‌شود عوامل غیرروانی و غیر اجتماعی است و جنبه اقتصادی و گاه جنبه سیاسی دارد. باید هدف‌گذاری‌هایی که ما انجام می‌دهیم در این راستا باشد که جامعه دچار احساس افسردگی نشود. یک برنامه برای جانبازان 70 درصد و خانواده‌های آنها گذاشته بودند و آقای رضا یزدانی و آقای مازیار فلاحی برنامه اجرا کردند و ما هم استفاده کردیم. برنامه که تمام شد من به آقای یزدانی گفتم که تا به حال آخوند پای منبرت نشسته بود؟ گفتم تو چند بار پای منبر آخوند نشسته‌ای؟ گفت نمی‌دانم، شاید دو هزار بار. گفتم امشب اولین باری بود که برعکس شد و آخوند پای منبر تو نشست. یک مزاح این‌طوری هم با ایشان داشتیم. همان‌جا من یکی دیگر از هنرمندان پیشکسوت سینما، آقای سعید امیرسلیمانی را دیدم که یک شوخی هم ایشان با ما کرد. من گفتم من را می‌شناسید؟ ایشان یک چیزی گفت و من گفتم به هر حال شما به ما رأی داده‌اید و ایشان گفت بله، بین بد و بدتر به شما رأی داده‌ایم! همچین مزاحی هم ایشان با ما کرد که برای بنده خاطره شد.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/202748/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آلگری: می‌خواستم خودم را هم تعویض کنم!

رزرو بلیت پاریس برای 4 کشتی‌گیر و ابهام در 57 و 86 کیلو

یوونتوس به زحمت از شکست گریخت

گلزنی منتظرمحمد مقابل تیم ملی امید تاجیکستان

کارشناسی داوری گل گهر - استقلال خوزستان

کارشناسی داوری نساجی - تراکتور

صحبت های سیدعلی میرغفاری رئیس صدور مجوز حرفه ای استقلال

عذرخواهی کاپیتان استقلال بخاطر 10 دقیقه پایانی

کارشناسی داوری فولاد - مس رفسنجان

کارشناسی داوری دیدار استقلال - شمس آذر

حمله هواداران عصبانی تراکتور به مینی ون حامل بازیکنان در فرودگاه تبریز

چرا جیمی کرگر به پیروزی و صعود بایرن مونیخ مقابل آرسنال باور داشت؟

کارشناسی داوری مس رفسنجان - پیکان

کارشناسی داوری شمس آذر - فولاد

کارشناسی داوری استقلال خوزستان - صنعت نفت

پلی به گذشته؛ برتری 2-1 بایرن مونیخ مقابل منچستریونایتد

بخش‌هایی از داوری گلاره ناظمی در اولین قضاوت خود به عنوان داور اول در جام ملت های فوتسال آسیا

گل زیبای دوشان ولاهوویچ به کالیاری از روی ضربه آزاد

کارشناسی داوری سپاهان - ذوب آهن

کارشناسی داوری پیکان - هوادار

پیشنهاد رسمی امیر قلعه نویی و فدراسیون فوتبال به دست افشین قطبی رسید

کارشناسی داوری صنعت نفت - پرسپولیس

ماجرای مرد کوری که 60 سال پیش با شکنجه 2 کودک را برای گدایی اجاره کرد!

پیرترین فرد زنده جهان کیست؟

وداع با اطلس؛ ربات انسان‌نمای بوستون داینامیکس بازنشسته می‌شود

دل ز جان برگیر و در بر گیر یار مهربان

نصیرزاده: با مجیدی، گل محمدی مذاکره داشتیم

نصیرزاده: تمام لیست خمس با نظر خودش جذب کردیم

پیروانی: یک بار هم علیه داوری حرف نزدم

وضعیت خروجی ورزشگاه وطنی

هاشمی نسب: درباره ناعدالتی ها حرف نمیزنم

کایل واکر: جود بلینگام یک هافبک کامل است

بادامکی: فشار مجازی استقلال بی سابقه بوده است

بیرانوند فردا گچ دستش را باز می کند

معاون پرسپولیس: اعلام کردند VAR منتفی شد

علت توقف مذاکره تراکتور با بردیف از زبان نصیرزاده

آخرین خبر از واگذاری مالکیت باشگاه پرسپولیس

عمو کاووس: مرگ حقه، میکروب بهانه است

گناه مخاطب چی بود فرشته؟

‎«گریه لیلی»؛ شاهکار تکنوازی ویولن استاد اسدالله ملک

سرعت وقوع فرونشست چقدر است؟

خیلی شانس آورد از یک تصادف مرگبار نجات پیدا کرد!

عکس های کاملا به موقع

دلیل احساس درد در مفاصل انگشت ها چیست؟

اشتباهات ساده‌ای که آشپزخانه را شلوغ و نامرتب می‌کند

نسخه جدید ربات انسان‌نما اطلس با قابلیت‌های هوش مصنوعی معرفی شد

صحبت های شنیدنی دکتر الهی قمشه ای

دقیقی: می‌توانستیم مساوی کنیم، حیف شد

جعفری: بازی کردن با فولاد در اهواز همیشه سخت است

قربانعلی‌پور: مطمئنا لیگ برای تیم ملی رصد می‌شود