بزرگنمايي:

آریا بانو -
نشانه های طلاق عاطفی میان زن و شوهرهای ایرانی را بهتر بشناسید
٢٢٠
٠
آرگا/ طلاق عاطفی و کاهش میل زن و شوهر به یکدیگر زمینه‌ساز کم شدن انرژی مثبت در خانواده شده و موجب می‌شود زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شوند. که در موضوع نشانه های طلاق عاطفی میان زن و شوهرهای ایرانی را بهتر بشناسید توضیح داده ایم.
گاهی زن و شوهر به خاطر هر مسئله کوچکی با هم جرو بحث می کنند و روزها و حتی ماه ها با یکدیگر حرف نمی زنند این اختلافاتشان به جایی می رسد که دیگر هیچ توجهی به هم ندارند و اصلا بود و نبودشان برای آن یکی فرقی ندارد. طلاق عاطفی بیانگر رابطه زن و شوهر رو به زوال است این نوع طلاق به مرور زمان تنشی فزاینده میان زن و شوهر ایجاد می کند که معمولا به جدایی آن ها از یکدیگر منجر می شود. ما در این مطلب شما دوستان را بیشتر با موضوع نشانه های طلاق عاطفی بین زن و شوهر آشنا خواهیم کرد.
طلاق عاطفی چه علایمی دارد؟
طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می شود که در آن ضعف عاطفی به مرگ همه جانبه ابعاد ارتباطی زوجین منجر می شود.
طلاق عاطفی به معنی زن و شوهری که با هم در یک خانه زندگی می کنند اما رابطه جدی و عاطفی بین شان وجود ندارد. مثل هم خانه با هم رفتار می کنند و بود و نبود دیگری اهمیتی ندارد. در روابط روحی، جسمی، عاطفی و گفتاری کم کم جای خود را به کناره گیری و سکوت می دهد. که در همان ابتدا به این شکل نیست بلکه کم کم سردی رابطه آغاز می شود و دست آخر زن و شوهر را مانند دو غریبه به هم تبدیل می کند که فقط به خاطر عادت و مصلحت و یا بچه زیر یک سقف مانده اند در این مورد طلاق عاطفی خیلی جنبه های زیان بار تری تا طلاق رسمی دارد.
نشانه های طلاق عاطفی میان زن و شوهر
در آغاز طلاق عاطفی بین زن و شوهر جاذبه و اعتماد آن ها نسبت به یک دیگر است. وقتی یکی از طرفین مملو از نیاز های برآوردن نشده در زندگی مشترک باشد احساس ناامیدی و ناراحتی در او شکل می گیرد. در این صورت طلاق عاطفی را هم طلاق پنهان می گویند؛ همسران در محیط کاری خود بسیار گرم و صمیمی هستند ولی در تنهایی قادر به تحمل یکدیگر نیستند و به مرور زمان زوجین نه نگران هم می شوند و نه نسبت به یکدیگر عاطفه مثبتی بروز می دهند. در این زندگی ها تحمل مشکلات بسیار دشوار خواهد شد و این روند سال ها طول می کشد و سپس به طلاق قانونی منجر خواهد شد. از جمله از دلایل بروز طلاق عاطفی می توان به موارد دیگر اشاره کرد؛ وجود ویژگی های اخلاقی نامطلوب در زوجین، ازدواج دیر هنگام، خشونت یکی از طرفین، دخالت های بی مورد دیگران در زندگی زناشویی، بیکاری یا از دست دادن موقعیت شغلی، به خطر افتادن وضعیت اقتصادی خانواده و در آخر هم نداشتن مهارت های ارتباط کلامی و غیر کلامی در زن و شوهر پدید می آید. یکی از مهم ترین نکته ها در شناخت همسر و برطرف کردن نیاز های عاطفی اوست که جز نشانه های طلاق عاطفی می باشد.
نشانه های طلاق عاطفی به شرح زیر می باشد:
فرار از خانه: مهم ترین قضیه در طلاق عاطفی نبود روابط کلامی و فرار از خانه و یکدیگر می باشد.
شاکی نبودن: اگر همسری داشتید که قبلا برای زندگی بحث می کرد ولی الان نیست.
با دوستان قرار گذاشتن: اگر این عمل بیش از حد انجام شود یک هشدار جدی در زندگی است.
خوابیدن روی کاناپه: کناره گیری و نداشتن رابطه جنسی و جسمی خارج ازدواج سوق می دهد.
اول به خاطر بچه ام: در زندگی زناشویی اولویت با همسر است بچه دومین مورد است.
تمرکز روی نقطه ضعف: مراحل اولیه طلاق عاطفی طرفین بر روی نقطه ضعف یکدیگر دست میذارند.
اهمیت ندادن به یکدیگر: زوجین به مرحله ای می رسند که به طرز تفکر یکدیگر اهمیتی نمی دهند.
بی اعتمادی به همدیگر: بی اعتمادی یکی از ارکان طلاق است که وارد زندگی زناشویی می شود.
وجود ماهواره و اینترنت: به دلیل استفاده زیاد از ماهواره و اینترنت از زندگی خود غافل می شوند.
سکوت داشتن: خالی شدن زندگی از هیجان مانند خرید یا سوپرایز کردن طرف مقابل می باشد.
نیاز های عاطفی مردان
حمایت خانواده
تحسین وی
همراهی در تفریحات
همراهی در مقابل نیاز جنسی
نیاز های عاطفی زنان
محبت کردن
گفت و گو کردن
صداقت و رو راست بودن
حمایت مالی
تعهد خانوادگی
نکته مهم
نشانه های طلاق عاطفی؛ از این رو تفاوت های زیادی بین زن و مرد وجود دارد و همین امر موجب به وجود آمدن مشکل و ناسازگاری در میان آن هاست. با این حال شاید مردی به همسرش علاقه نشان داده باشد و نیاز هایش را برطرف کرده باشد ولی مشکل این جاست که او تصورش از نیاز های عاطفی چیز دیگری و مانند خودش عمل می کند که این موضوع در رابطه با زنان هم صدق می کند. نباید ترس از جدایی و برچسبی که به زنان مطلقه خورده می‌شود دلیل ادامه رابطه و حفظ زندگی باشد؛ چرا که نشانه های طلاق عاطفی در موارد غیرقابل درمان به‌ معنای جدایی روحی و معنوی زوجین از یکدیگر بوده و زمینه‌ ساز نابودی تعهد زوجین از یکدیگر است، در نتیجه طلاق عاطفی و روانی باید به شکل ریشه‌ای درمان شود و به هیچ عنوان با سماجت ادامه نیابد.