بزرگنمايي:

آریا بانو-

روانپزشکی به نام آنتونیو بورلو اهل دیترویت، میشیگان می گوید بیشتر مردان در ابتدا به دنبال درمان ازدواج و حفظ ازدواج هستند ولی وقتی زوج ها اجازه می دهند مشکلاتشان بیشتر پیشروی کند، کار زیادی برای حفظ آن ازدواج نمی توان انجام داد. در زیر با رایج ترین دلایل طلاق مردان آشنا خواهید شد.

دلایل طلاق مردان

بورلو می گوید: “بیشتر ازدوج ها که در یک دوره کوتاه مدت دچار ناخوشایندی و ارتباط ضعیف و مشاجره می شود، معمولا قابل حفظ شدن هستند ولی متاسفانه بسیاری از زوج ها وضعیت ناخوشایند رابطه خود را تا مدت طولانی ادامه داده و وقتی روابط آنها به تدریج ضعیف تر شده و عدم تفاهم و مشاجره های آنها در نهایت به عصبانیت و نفرت منتهی می شو، تازه در این زمان به دنبال راه چاره می گردند.”

در مقاله ای که در زیر خواهید خواند بورلو و دیگر مشاوران و درمان گران ازدواج، به گزارش پرشین وی برخی از رایج ترین دلایلی که مردان را به طلاق و بیرون آمدن از ازدواج سوق می دهد را با دیگران به اشتراک گذاشتند.

• احساس قدرشناسی نمی بینند.

الکساندرا اچ. سولومون، روانشناس موسسه خانواده در دانشگاه نورث وسترن می گوید: “مردان می خواهند عشقی که برای همسرشان دارند را احساس و بیان کنند. ولی وقتی شوهر احساس می کند که توسط تمام اعضای خانواده نادیده گرفته می شود بیشتر از عشق، دوست دارند خشم و رنجش خود را نشان دهند و از این رو یکی دیگر از دلایل طلاق مردان شکل می گیرد.”

رایج ترین دلایل طلاق در بین مردان

“علاوه بر این ارتباط جنسی و احساسی که یکی از ملزمات واجب ازدواج است از نظر آنها بیشتر تبدیل به چیزی مادی می شود: برای مثال تصور می کنند آنها مثل یک راننده شخصی، همه را جا به جا می کند و یا تنها کسی هستند که نگران اجاره بهای خانه است و یا تنها کسی هستند که در خانه برای خرید مایحتاج ضروری بیرون میروند. مردان (و یا زنانی) که احساس می کنند کسی قدر آنها را در خانه نمی داند و یا از واقعیت های ازدواج ناامید می شوند، در معرض خطر طلاق قرار می گیرند.”

• آنها از ولخرجی های همسر خود به ستوه می آیند.

اف. دیان بارت راوانپزشک ونویسنده کتاب روانشناسی می گوید: “بسیاری از مردانی که برای مشاوره زوجین می آیند اغلب از تصمیم های مالی ضعیف و ولخرجی های شریک زندگی خود ناراضی هستند.” به خصوص این مورد برای مردانی که بیشترین درآمد را به خانه می آورند و یا به طور کلی تنها نان آور خانه هستند، بیشتر صدق می کند.

این روانپزشک می گوید: “وقتی من چیزهایی شبیه این می شنوم که مردی مراجعه کرده و می گوید: “همسرم تمام پولی که درمی آوریم را خرج می کند” چیزی که در ورای این شکایت وجود دارد این است که مرد احساس می کند همسرش او را نادیده می گیرد. احساسی که در ورای ذهن بیشتر این مردان وجود دارد این است که صرف نظر از این امر، دست کم گاهی از آنها قدردانی و تشکر شود.”

دلایل طلاق مردان از دیدگاه روان شناسان خانواده

• وقتی کسی خیانت می کند.

بورلو می گوید: خیانت اغلب همراه خود بحران هایی نظیر طلاق را به دنبال دارد ولی مشکلات زناشویی معمولا بزرگتر از این است.

“وقتی مردی برای خیانت از ازدواج دست می کشد، معمولا غیرممکن است که متوجه شویم چه میزان از این تصمیم به این خیانت مربوط است و چه میزان از آن به فاکتورهای دیگر مربوط به آن ازدوج مربوط می شود.” “در ازدواج های خیلی سالم و شاد، بروز خیانت بعید است.”

• آنها دیگر تفاهم و یا چیز مشترکی با همسرشان ندارند

افراد به مرور زمان تغییر می کنند. به گزارش پرشین وی زمانی که مردان انتظار دارند همسری که با او ده سال زندگی کردند، همان شخصی باشد که در روز اول عروسی بوده، مشکلات شروع می شود. واقعیت این است که اگر می خواهید ازدواج تان دوام بیاورد شما باید همراه هم، رشد کنید و گرنه خطر جدایی برای شما بیشتر می شود.

بارت می گوید: “من اغلب می شنوم که مردان می گویند: “ما دیگر علاقه هایمان یکی نیست” و در حالی که مرد یک تعطیلات پرماجرا را می خواهد، همسرش اقامت در یک هتل لاکچری را ترجیح می دهد. مرد می خواهد به سینما برود ولی برای تماشای هیچ فیلمی که مورد پسند هر دو باشد به توافق نمی رسند.” “گرچه ظاهرا این اختلافات بسیار جزئی است ولی در پس آن نشان می دهد این زوج دیگر برای هم احساس احترام و عشق قائل نیستند.”

دلیل مردان برای رهایی از ازدواج

• آنها احساس بی کفایتی می کنند

بیشتر مردان ناراحتی که موافقت می کنند به مشاوره خانواده بروند، معمولا احساس بی کفایتی در ازدواج دارند و یکی از رایج ترین دلایل طلاق مردان محسوب می شود.

سولومون می گوید: “وقتی مردان از ازدواج می برند (برای مثال خیانت می کنند، فریاد می زنند و یا سعی می کنند همسرشان را کنترل کنند) چیزی که موجب چنین رفتارهایی می شود در حقیقت ترس عمیقی دارند که مبادا در چشم همسرشان، ناکارآمد و بی کفایت دیده می شوند. پس از این رفتارها، زوجین در یک چرخه منفی قرار می گیرند: زن احساس تنهایی کرده و در نتیجه انتقاد می کند. هر چه بیشتر انتقاد می کند، مرد بیشتر احساس بی کفایتی می کند. هر چه او بیشتر احساس بی کفایتی می کند، بیشتر از ازدواج دور شده و در خود تخریبی و تخریب ازدواج فرو می رود. این چرخه برای هر دو طرف دردناک است.”

• ارتباط جنسی کمرنگ شده و یا به طور کلی وجود ندارد.

بارت می گوید: “وقتی مردان از کمبود رابطه جنسی در زندگی شان شکایت می کنند، معمولا نگرانی اصلی آنها این است که همسرشان دیگر آنها را از نظر فیزیکی جذاب نمی داند.”

دلایل طلاق در بین مردان از دیدگاه مشاوران

“این یک ترس خاموش و گفته نشده برای یک مرد است که دیگر برای شریک زندگی خود جذاب نیست. این احساس که اغلب اوقات توسط خود مردان شناخته نمی شود، معمولا در زیر لایه های سطحی مشکلات جنسی زوجین پنهان است، حتی اگر او خودش تنها کسی باشد که از آن امتناع می کند.”

• آنها احساس نمی کنند نیازهای آنها از طرف مقابل شناخته شده و یا مهم است

وقتی ازدواج به سنگ می خورد، چیزی که بیشتر احتیاج است (حتی بیشتر از حل مسئله) همدردی است. وقتی شوهر گمان می کند همسرش توجه کمی به سلامتی روحی و جسمی او دارد و یا اینکه به مشکلات او در ازدواج اهمیتی نمی دهد، ناامیدی او از آن ازدواج، بیشتر می شود و یکی دیگر از دلایل طلاق مردان را شکل می دهد.

مگر درصورتی که زوجین بتوانند رابطه عاطفی و احساسی خود را دوباره پایه گذاری کنند (که معمولا با فرایند زوج درمانی ممکن می شود) در این صورت شوهر که شروع به احساس ناامیدی از ازدواج کرده بود، می تواند تغییر کند. ناامیدی بسیار دردناک است و برای ازدواج سم است و خطر طلاق را افزایش می دهد. در پایان روز هر دو طرف نیاز دارند بدانند چیزی که خود احساس کرده و می بینند، برای طرف مقابل شان اهمیت دارد.